2/ 164- 156 156. آنانى كه چون رسد ايشان را رسنده گويند بدرستى كه ما مر خداى و بدرستى كه ما به او بازگردندگان. 157. اينان بر ايشان درودها از پروردگار ايشان و بخشايشى و اينان ايشان راهيافتگان. 158. بدرستى كه صفا و مروه از نشانهاى خداى پس هر كه آهنگ كند خانه را يا عمره كند پس نه گناهى برو كه گردد به آن دو و هر كه به خوشدلى كند نيكى پس بدرستى كه خداى سپاسدار دانا. 159. بدرستى كه آنانى كه مىپوشند آنچه فرو آورديم از روشنان و راه راست از پس آنچه روشن كرديم او را براى مردمان در آن نامه اينان نفرين كند ايشان را خداى و نفريند ايشان را نفرين كنندگان. 160. مگر آنانى كه بازگشتند و بسامان كردند و روشن كردند پس اينان بازگردم بر ايشان و من توبهپذير بخشايشگر. 161. بدرستى كه آنانى نگرويدند و مردند و ايشان ناگروندگان اينان بر ايشان [29] نفرين خداى و فرشتگان و مردمان همهگنان. 162. جاويدان در آن [نه] سبك كرده شود ازيشان عذاب و نه ايشان پاييده شوند. 163. و خداى شما خدايى است يكى نه خدايى مگر او بزرگ بخشايش بسيار بخش. 164. بدرستى كه در آفرينش آسمانها و زمين و آمد شد شب و روز و كشتى آنى كه همىرود در دريا به آنچه سود دارد مردمان را و آنچه فرستاد خداى از آسمان از آب پس زنده كرد بدان زمين را پس مرگ آن و پراكنده كرد در آن از هر جنبنده و گردانيدن بادها و ابر رام كرده ميان آسمان و زمين هراينه نشانها مر گروهى كه خرد دارند.