2/ 173- 165 165. و از مردمان آنى كه فرا گيرد از فرود خداى همتايانى دوست مىدارند ايشان را چون دوستى خداى و آنانى كه گرويدند سختر دوستى مر خداى را و اگر بينندى آنانى كه ستم كردند چون بينند عذاب را كه نيرو مر خداى راست همه و كه خداى سخت عقوبت. 166. چون بيزارى كرد آنانى كه پىروى كرده شدند از آنانى كه پىروى كردند و ديدند عذاب را و بريده شد به ايشان پيوستگيها. 167. و گفت [30] آنانى كه پىروى كردند اگر كه ما را بازگشتنى پس بيزار شويم ازيشان همچنان كه بيزار شدند از ما همچنانت نمايد ايشان را خداى كارهاى ايشان را ارمانها بر ايشان و نه ايشان هرگز بيرون آيندگان از آتش. 168. اى مردمان خوريد از آنچه در زمين گشاده پاك و پىروى مكنيد گامهاى ديوان بدرستى كه او مر شما را دشمنى پيدا. 169. بدرستى كه مىفرمايد شما را به بدى و زشتكارى و كه گوييد بر خداى آنچه ندانيد. 170. و چون گفته شود مر ايشان را پىروى كنيد آنچه را كه فرستاد خداى گويند نه كه پىروى مىكنيم آنچه را كه يافتيم بران پدران خويش را ا و اگر بودى پدران ايشان كه در نيابند چيزى را و راه نيافتند. 171. و داستان آنانى كه نگرويدند چون داستان آنى كه آواز مىدهد به آنچه نشنود مگر خواندنى و آواز دادنى كران گنگان كوران پس ايشان نمىدانند. 172. اى آنانى كه گرويديد خوريد از پاكهاى آنچه روزى كرديم شما را و سپاس دارى كنيد مر خداى را اگر هستيد كه او را مىپرستيد. 173. بدرستى كه حرام كرد بر شما مردار را و خون و گوشت خوك و آنچه آواز برداشته شد [31] به آن براى جز خداى پس هر كه بيچاره كرده شود نه جوينده و نه گذرنده از اندازه پس نه بزه بر آن بدرستى كه خداى آمرزگار است بخشايشگر.