responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : دهم هجرى - ترجمه لفظى - متون كهن    جلد : 1  صفحه : 209


12/ 111- 109
109. و نفرستاديم از پيشت مگر مردانى پيغام كرده شود به ايشان از مردمان دهها، ا پس نرفتند در زمين پس نگرند چگونه بود سر انجام آنانى كه از پيش ايشان؟ [310] و هراينه سراى آن جهان بهتر است مر آنانى را كه پرهيزيدند. ا پس خرد نداريد؟
110. تا چون نوميد شد پيغامبران و گمان بردند كه ايشان هراينه دروغ گفته شد، آمد ايشان را يارى ما، پس رهانيده شد آنى كه خواهيم. و بازگردانده نشود عذاب ما از گروه گناه‌كاران.
111. هراينه بود در قصه ايشان اندازه گرفتنى مر خداوندان خردها را. نبود سخنى كه ساخته شود و ليكن باور داشتن آنى كه پيش آن و پيدا كردن هر چيزى و راه نمودنى و بخشايشى مر گروهى را كه گروند.
رعد، مدنى، 43 آيه‌
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم 13/ 3- 1
1. منم خداى مى‌بينم مى‌دانم انا اللّه اعلم و ارى آنت آيتهاى نامه. و آن كه فرستاده شد به تو از پروردگارت درست است و راست و ليكن بيشتر مردمان نمى‌گروند.
2. خداى آنى است كه برداشت آسمانها را به بى‌ستونى، مى‌بينيد آن را باز پس قصد كرد بر آفريدن عرش و رام كرد آفتاب را و ماه را [311] هر يكى همى‌رود تا هنگام زدى نام برده. همى سازد كار را پديد همى‌كند نشانها را تا مگر شما به رسيدن پروردگار خويش بى‌گمان شويد [1].
3. و او آنى كه كشيد زمين را و كرد در آن بيخاوران و جويها و از همه ميوه‌ها كرد در آن دو گونه دو، مى‌پوشد شب را به روز. بدرستى كه در آنت است هراينه نشانها مر گروهى را كه درانديشند.

[1]. م: «بى‌گمان شوند»

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : دهم هجرى - ترجمه لفظى - متون كهن    جلد : 1  صفحه : 209
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست