14/ 41- 32 32. خداى آنى كه آفريد آسمانها را و زمين و فرو آورد از آسمان آبى پس بيرون آورد به آن از ميوهها روزى مر شما را و رام كرد براى شما كشتيها را تا رود در دريا به فرمان او و رام كرد براى شما جويها را. 33. و رام كرد براى شما آفتاب و ماه را دو پيوستگى كننده و رام كرد براى شما شب را و روز را. 34. و داد شما را از هر چه خواستيد ازو و اگر شمريد نيكوداشت خداى را نتوانيد آن را بدرستى كه آدمى هراينه ستمكار است ناسپاس. 35. و چون گفت [325] ابراهيم: پروردگار من! بكن اين شهر را بىبيم و دور دار [1] مرا و پسران مرا كه پرستيم بتان را. 36. پروردگار من! بدرستى كه ايشان گمراه كردند بسيارى را از مردمان، پس هر كه پىروى كند مرا پس بدرستى كه او از من است و هر كه نافرمانى كند مرا پس بدرستى كه تو آمرزگارى بخشاينده. 37. پروردگار ما! بدرستى كه من آرام دادم از فرزندان خويش به وادئ نه خداوند كشت، نزد خانهات شكوهمند، پروردگار ما! كه به پاى دارند [2] نماز را پس گردان دلهاى از آدميان همىگرايد به ايشان و روزى ده ايشان را از ميوهها تا مگر ايشان سپاس دارند. 38. پروردگار ما! بدرستى كه تو همىدانى آنچه پنهان داريم و آنچه آشكار مىكنيم و نپوشد بر خداى از چيزى در زمين و نه در آسمان. 39. سپاس و ستايش مر خدايى آنى كه بخشيد مرا بر پيرى اسمعيل را و اسحاق را، بدرستى كه پروردگار من هراينه شنونده خواندن. 40. اى پروردگار من! گردان مرا به پاى دارنده نماز و از فرزندان من. پروردگار ما! و بپذير خواندن من. 41. پروردگار ما! بيامرز مرا و مر پدر و مادر مرا و مر گروندگان را روزى كه پديد آيد شمار. [1]. م: «دو دار» [2]. م: «داريد»