14/ 52- 42 42. و مپندار هراينه خداى بىآگاهى از آنچه كند ستمكاران، هراينه واپس دارد ايشان را براى روزى كه [326] از جاى بيرون آيد در آن ديدهها. 43. شتابان بردارندگان سرهاى خويش را بازنگردد به ايشان چشم ايشان، و دلهاى ايشان تهى. 44. و بيم كن مردمان را از روزى كه آيد ايشان را عذاب. پس گويد آنانى كه ستم كردند: پروردگار ما! پسدار ما را تا هنگام زدى نزديك، پاسخ كنيم خواندن ترا و پىروى كنيم فرستادگان را. ا و نبوديد كه سوگند خورديد از پيش، نيست شما را از گشتنى؟ 45. و آرام گرفتيد در آرامگاههاى آنانى كه ستم كردند تنهاى خويش را و پديد آمد شما را چگونه كرديم به ايشان و پديد كرديم براى شما داستانها. 46. و بدرستى كه سگاليدند سازش بدخويش را و نزد خداى سازش ايشان و نبود سگالش بد ايشان تا برود از آن كوهها. 47. پس گمان مبر هراينه خداى را ديگر كننده وعده خويش فرستادگان خويش را. بدرستى كه خداى بىهمتاست خداوند كينه كشيدن. 48. روز [كه] گردانيده شود زمين به جز زمين و آسمانها و بيرون آمدند براى خداى يگانه شكننده كامها. 49. و بينى گناهكاران را آن روز با يكديگر بستهگان در بندها. 50. پيراهنهاى ايشان از كتران و مىپوشد رويهاى ايشان [327] آتش. 51. تا پاداشت دهد خداى هر تنى را آنچه ورزيد. بدرستى كه خداى زود شمار است. 52. اين رسنده است مر آدميان را و تا بيم كرده شوند به آن و تا بدانند كه او خدايى است يگانه و تا پند گيرد خداوندان خردها. حجر، مكّى، 99 آيه