16/ 85- 77 77. و مر خداى راست ناپيدايى آسمانها و زمين، و نيست كار رستخيز مگر همچو نگريستن چشم يا آن نزديكتر، بدرستى كه خداى بر هر چيزى تواناست. 78. و خداى بيرون آورد شما را از شكمهاى مادران شما نمىدانستيد چيزى را و گرداند براى شما شنوايى و بيناييها را و دلها را تا مگر شما سپاس داريد. 79. ا نديدند نگاه نكردند به مرغان فرمان بران رام كردگان در [345] گشادگئ آسمان؟ نگاه نمىدارد ايشان را مگر خداى، بدرستى كه در آنت است هراينه نشانها مر گروهى را كه [1] مىگروند. 80. و خداى گردانيد براى شما از خانههاى شما آرامگاهى و كرد براى شما از پوستهاى چهارپايان خانههايى به سبكى برداريد آن را، روز كوچ خويش و روز باشيدن خويش و از پشمهاى گوسفندى آن و پشمهاى شترى آن و مويهاى بزئ آن كالاى خانه و برخوردئ تا هنگامى. 81. و خداى كرد براى شما از آنچه آفريد سايهها و كرد براى شما از كوهها نهفت جايها و كرد براى شما پيراهنها، نگاه دارد شما را گرما و پيراهنهاى نگاه دارد شما را از رنج دشمنان شما. همچنانت تمام كند نيكوداشت خود را بر شما تا مگر شما گردن نهيد. 82. پس اگر برگردند پس هراينه بر تو رسانيدن پيدا. 83. مىشناسند نيكوداشت خداى را، بازپس ناشناسى مىكنند آن را و بيشتر ايشان ناگروندگانند. 84. و روز كه برانگيزيم از هر گروهى گواهى، باز پس دستورى داده نشود مر آنانى را كه نگرويدند و نه ايشان آشتى و خشنودى خواسته شوند. 85. و چون بيند آنانى كه ستم كردند عذاب را، پس نه سبك كرده شود از ايشان و نه ايشان [346] پاييده شوند. [1]. در متن «كه» تكرار شده است