16/ 105- 94 94. و فرا مگيريد سوگندهاى خويش را تباهئ در ميان خويش پس لغزد پايى پس استواريش و چشيد بدى را به آنچه بازداشتيد از راه خداى، و مر شما راست عذابى بزرگ. 95. و مخريد به پيمان خداى بهايى اندكى، هراينه آنچه نزد خداى، او بهتر است مر شما را اگر هستيد كه مىدانيد. 96. آنچه نزد شماست برسد و آنچه نزد خداست پاينده است و هراينه پاداشت دهيم آنانى را كه شكيبايى كردند مزد ايشان را به نيكوتر آنچه بودند كه همىكردند. 97. هر كه [348] كند شايسته از نرينه يا مادينه و او گرونده است پس هراينه بزيانيم او را زيستى خوش و هراينه پاداشت دهيم ايشان را مزد ايشان را به خوبتر آنچه بودند كه مىكردند. 98. پس چون خوانى نبى را پس بازداشت خواه به خداى از ديو نفريده رانده. 99. بدرستى كه نيست مرو را دستى و نيرويى بر آنانى كه گرويدند و بر پروردگار خويش كار باز مىگذارند. 100. هراينه هراينه دست و نيروى او بر آنانى كه دوست و يار گيرند او را و آنانى كه ايشان به او انباز آرندگانند. 101. و چون كه بدل كنيم آيتى را به جاى آيتى و خداى داناتر است به آنچه فرو مىآرد. گويند: هراينه تو سازنده و فرابافنده، نه كه بيشتر ايشان نمىدانند. 102. بگوى، فرو آورد آن را جبرئيل از پروردگارت به راست تا استوار گرداند آنانى را كه گرويدند و راه نمودنى و مژده مر گردن نهندگان را. 103. و هراينه مىدانيم كه ايشان همىگويند: هراينه همىآموزد او را آدمئ. زبان آنى كه همىگرايند به او پارسى است و اين زبانى است تازى پيدا. 104. بدرستى كه آنانى كه نمىگروند به نشانهاى خداى راه ننمايد ايشان را خداى و مر ايشان راست عذابى دردناك. 105. هراينه سازد و فرابافد [349] دروغ را آنانى كه نمىگروند به نشانهاى خداى و اينان ايشان دروغ گويانند.