responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : دهم هجرى - ترجمه لفظى - متون كهن    جلد : 1  صفحه : 250


18/ 25- 19
19. و همچنانت برانگيختيم ايشان را تا پرسند ميان خويش. گفت گوينده از ايشان: چند درنگ كرديد؟ گفتند: درنگ كرديم روزى يا برخ روز. گفتند: پروردگار شما داناتر به آنچه درنگ كرديد پس فرستيد يكى شما را به سيم خويش اين به سوى شهر پس بنگردا كدام آن پاكتر خوردنى، پس بيايدا شما را بروزئ از آن و باريك نگردا و نه آگاه كندا به شما كسى را.
20. از آنكه ايشان اگر ديده‌ور شوند بر شما، سنگسار كنند شما را يا بازبرند شما را در كيش خويش و هرگز نرهيد آنگاه هميشه.
21. و همچنانت ديده‌ور كرديم بر ايشان تا دانند كه وعده خداى راست است و كه رستخيز نه گمانى در آن. چون [371] پيكار مى‌كردند در ميان خويش كار ايشان، پس گفتند: برآوريد بر ايشان برآورده، پروردگار ايشان داناتر به ايشان. گفت آنانى كه به آمدند بر كار ايشان: هراينه فراگيريم بر ايشان مزگتى.
22. زودا كه گويند: سه، چارم ايشان سگ ايشان. و گويند: پنج، ششم ايشان سگ ايشان، انداختنى به ناپيدا و گويند:
هفت و هشتم ايشان سگ ايشان. بگوى، پروردگار من داناتر است به شمار ايشان، نمى‌داند ايشان را مگر اندكى پس پيكار مكن در ايشان مگر پيكارى آشكار و مپرس در ايشان ازيشان كسى را.
23. و مگوى هرگز مر چيزى را كه من كننده‌ام آنت را فردا.
24. مگر كه خواهد خداى، و ياد كن پروردگارت را چون فراموش كنى، و بگوى، شايد كه راه نمايد مرا پروردگار من مر نزديكتر را از اين راستى.
25. و درنگ كردند در غار خويش سيصد سالها و بيفزودند نه.

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : دهم هجرى - ترجمه لفظى - متون كهن    جلد : 1  صفحه : 250
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست