18/ 54- 46 46. خواسته و پسران آرايش [375] زندگانى فروتر و ماندهها شايستهها بهتر است نزد پروردگارت پاداشت و بهتر است بيوس و اميد. 47. و روزى كه روان كنيم كوهها را و بينى زمين را پيدا و برانگيختيم ايشان را پس نگذاشتيم از ايشان كسى را. 48. و نموده شدند بر پروردگارت رسته هراينه آمديد ما را همچنان كه آفريديم شما را نخستين بار، نه كه گفتيد كه هرگز نكنيم براى شما وعدهگاهى. 49. و نهاده شد نامه، پس بينى گناهكاران را ترسكاران از آنچه در آن و گويند: اى واى ما، چيست مر اين نامه را؟ فرو نمىگذارد خوردى را و نه بزرگى مگر شمارد آن را و يافتند [1] آنچه كردند به جاى آمده و ستم نكند پروردگارت كسى را. 50. و چون گفتيم مر فرشتگان را: سجده كنيد مر آدم را، پس سجده كردند مگر ابليس بود از پريان پس بيرون شد از فرمان پروردگار خويش. ا پس فرا مىگيريد او را و فرزندان او را دوستانى از فرود من و ايشان مر شما راست دشمنان بدا مر ستمكاران را بدلى. 51. حاضر نكردم ايشان را آفرينش آسمانها و زمين [376] و نه آفرينش تنهاى ايشان و نبودم فراگيرنده گمراهكنندگان يارى. 52. و روزى كه گويد آواز دهيد انبازان مر آنانى كه گفتيد، پس خوانند ايشان را پس پاسخ نكنند مر ايشان را و گردانيم ميان ايشان هلاك جايى. 53. و ديد گنهكاران آتش را، پس گمان بردند كه ايشان افتندگان آن و نيافتند از آن جاى بازگشتن. 54. و هراينه پديد كرديم در اين نبى براى مردمان از هر داستانى و هست آدمئ بيشتر چيزى پيكارى. [1]. م: يافتيد