responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : دهم هجرى - ترجمه لفظى - متون كهن    جلد : 1  صفحه : 256


18/ 92- 79
79. اما كشتى، پس بود مر درويشانى را، كار مى‌كردند در دريا پس خواستم كه آهومند كنم آن را و بود پيش ايشان پادشاهى، همى‌گرفتى هر كشتئ را ستم و زور.
80. و امّا پسر، پس بود پدر و مادر او گروندگان پس ترسيديم كه رساند آن دو را گذشتنى از اندازه و ناگروندگى.
81. پس خواستيم كه بدل دهد مر آن دو را پروردگار آن دو بهتر ازو پاكى و نزديكتر مهربانى.
82. و اما ديوار، پس بود مر دو پسر دو بى‌پدر در شهر و بود زير آن گنجى [380] مر آن دو را و بود پدر آن دو شايسته پس خواست پروردگارت كه رسند نيروى خويش را و بيرون كنند آن دو گنج خويش را بخشايشى از پروردگارت. و نكردم آن را از فرمان خود. آنت انجام آنچه نتوانستى بر آن شكيبايى كردن.
83. و مى‌پرسند از تو از ذى القرنين. بگوى، زود برخوانم بر شما ازو ياد كردنئ.
84. بدرستى كه ما جاى گير كرديم مرو را در زمين و داديم او را از هر چيزى راهى و هنجارى.
85. پس پى‌روى كرد راهى و هنجارى را.
86. تا چون رسيد جاى فروشدن آفتاب، يافت آن را كه فرو مى‌شد در چشمه گرم و يافت نزد آن گروهى را، گفتيم:
اى ذا القرنين! يا كه عذاب كنى و يا كه فراگيرى در ايشان نيكويى.
87. گفت: امّا هر كه ستم كرد پس زود عذاب كنيم او را، باز پس بازگردانده شود به پروردگار خويش پس عذاب كند او را عذابى ناشناخته.
88. و امّا هر كه گرويد و كرد شايسته، پس مرو راست پاداشت نيكوتر و زود گوييم او را از فرمان خويش آسانى.
89. باز پس پى‌روى كرد راهى و هنجارى.
90. تا چون رسيد جاى برآمدن آفتاب، يافت آن را [381] كه بر مى‌آمد بر گروهى كه نگردانديم براى ايشان از فرود آن نهفتئ و پوششى.
91. همچنانت و هراينه فرا رسيديم به آنچه نزد او دانشى.
92. باز پس پى‌روى كرد راهى و هنجارى.

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : دهم هجرى - ترجمه لفظى - متون كهن    جلد : 1  صفحه : 256
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست