20/ 74- 63 63. گفتند: هراينه اين دو يعنى موسى و هارون جادوانند مىخواهند كه بيرون كنند شما را از زمين شما يعنى زمين مصر به جادويى خويش و ببرّند اين راه شما را يعنى سنت شما بهتر. 64. پس به هم آريد و دل بنهيد سازش و سگالش خويش را، باز بياييد رس استاده و هراينه كام يافت امروز آن كسى كه زبردست شد. 65. گفتند: اى موسى! يا اين كه بيندازى عكّازه را و يا اين كه باشيم نخستين كسى كه انداخت. 66. گفت موسى: نه كه اندازيد، پس ناگاه رسنهاى ايشان و عصاهاى ايشان [398] چنان نموده مىشود به سوى او از جادوى ايشان كه آنها همىدود. 67. پس يافت در خودش ترسى موسى از آنكه پنداشت كه قصد او مىكنند. 68. گفتيم: مترس! كه تو، تو برترى يعنى غالبى بريشان. 69. و بينداز آنچه در دست راست تست يعنى عصا تا فرو برد آنچه ساختند. هراينه آنچه ساختند مكر جادوى است و كام نيابد جادو هر جا كه آيد. 70. پس به روى انداخته شد جادوان سجدهكنان، گفتند: گرويديم به پروردگار هارون و موسى. 71. گفت فرعون: ا گرويديد و باور داشتيد او را پيش از آن كه دستورى دهم شما را؟ هراينه كه او موسى بزرگ شماست استاد مهين شماست آن كه بياموخت شما را جادويى را پس هراينه ببرّم دستهاى شما را و پايهاى شما را از ناهموار يعنى دست راست و پاى چپ و هراينه آويزم شما را بر تنههاى درختهاى خرما و هراينه دانيد كه كدام ما يعنى از من و از خداى موسى سختر است به جهت عذاب و پايندهتر عذاب او. 72. گفتند: هرگز برنگزينيم ترا بر آنچه آمد ما را ازين حجّتهاى روشن يعنى يد و عصا به آن خدايى كه آفريد ما را. پس بگذار يعنى بكن هر چه تو گذارنده و كننده از بريدن و كشتن كه مىگذارى و مىكنى درين زندگانى فرودتر يعنى اگر ما را هلاك كنى آن هلاك كردن دنيا باشد. 73. ما گرويديم به پروردگار خويش تا بيامرزد ما را گناهان ما را و آنچه به زور داشتى ما را بر آن از جادويى و خداى كه برو هلاك روا نيست و تو هلاك خواهى شد بهتر و پايندهتر. 74. هراينه كه او هر كه آيد به پروردگار خويش گنهكار، پس هراينه مرو راست دوزخ نميرد در آن [399] و نزيد زندگانى كه او را سود دارد.