21/ 35- 24 24. يا فرا گرفتند از فرود او خداى خدايان. بگو يا محمّد، بياريد حجّت خويش را، بر آن اين چه در قرآن ياد شد ياد خير و حجّت آن كسانى كه با منند يعنى ايشان را خبر دهد از احكام ايشان و جز از آن و ياد خير و حجّت آن كسانى پيش من، بل كه بيشتر ايشان ندانند راست را پس ايشان روى گردانندگانند. 25. و نفرستاديم از پيش تو از هيچ پيغمبرى مگر كه وحى كرده شود به سوى او، كه او نه هيچ خدايى مگر من پس بپرستيد مرا. 26. و گفتند يعنى خزاعه: فرا گرفت خداى مهربان فرزندى، پاكى او از آنچه ايشان گفتند، نه كه ايشان بندگانىاند او را گرامى كرده شدگان. 27. پيشى نگيرند او را به گفتار يعنى سخن نگويند بىفرمان او و ايشان به فرمان او كار كنند. 28. داند آنچه در پيش ايشان و آنچه در پس ايشان است يعنى خواهند كرد [409] و خواهش نكنند نتوانند مگر آن را كه يعنى مؤمنان پسنديد خداى و ايشان از بيم او ترسانند. 29. و هر كه گويد از ايشان كه من خدايم از فرود او چنانكه فرعون گفت، پس آنت پاداشت دهيم او را دوزخ همچنان پاداشت دهيم ستمكاران را كه عبادت نه به جاى خويش نهند. 30. ا نديد آنانى كه نگرويدند، كه آسمانها و زمين بودند چون يك چيز به هم پيوسته پس از هم بازگشاديم دو را آسمان و زمين و در ميان ايشان هوا بيافريديم و گردانيديم از آب هر چيزى را زنده، ا پس نمىگروند؟ 31. و گردانيديم در زمين كوههاى استوار كه نجنباند اى لا تميد ايشان را بر يك جانب و گردانيديم در آن گذرهاى فراخ راهها تا مگر ايشان راه يابند به معيشت يا به دلايل حق يا به بهشت. 32. و گردانيديم آسمان را كاجى نگاه داشته تا بر زمين ناوفتد و شياطين را برو راه نباشد و ايشان كافران از نشانهاى حجّتها آن روى گردانندگانند يعنى تفكر و اعتبار نكنند. 33. و او آنى كه بيافريد شب را و روز را و آفتاب را و ماه را هر يكى در چرخى شناه مىكنند يعنى ماه در آسمان اوّل و عطارد در 2 و زهره در 3 و شمس در 4 و مريخ در 5 و مشترى در 6 و زحل در 7 و فلك گردش گاه كواكب باشد. 34. و نگردانيديم هيچ آدمى را پيش از تو جاويدى را اندر دنيا ا پس اگر بميرى پس ايشان جاويدانند؟ 35. هر تنى كه زندگانى او به نفس باشد چشنده مرگ و آزماييم شما را به بد و نيك آزمودنى تا بينيم صبر شما و شكر شما و به سوى ما باز گردانيده شويد.