21/ 112- 106 106. بدرستى كه در اين است يعنى در قرآن و متابعت او هراينه رسيدنى كفايتى به مراد مر گروهى را پرستندگان موحدان كه خداى را بپرستند. 107. و نفرستاديم ترا اى محمّد مگر بخشايشى مر جهانيان را يعنى مؤمنان را. 108. بگو اى محمّد، هراينه وحى كرده مىشود پيغام كرده مىشود به من كه خداى شما [418] خدايى است يكى، پس هيچ هستيد شما گردن نهندگان. 109. پس اگر برگردند، پس بگو اى محمّد، آگاه كردم شما را بر حدّ و برابرى ندانم ا نزديك است يا دور است آنچه وعده كرده مىشويد از عذاب و قيامت؟ 110. هراينه او خداى داند آشكارا را از گفتار تا بداند كه چه كند هر چند خداى داند و داند آنچه پنهان كنيد. 111. و ندانم شايد كه او تأخير عذاب شما آزمايشى است مر شما را و برخوردارى تا هنگامى مرگ كه حكم خداى برسد. 112. گو، اى پروردگار من! حكم كن به سزا و راست و پروردگار ما بخشاينده يارى خواسته شده بر آنچه صفت مىكنيد از كفر و ضلالت تا آن را قهر كند و قمع كند چنانكه وعده كرده است. حجّ، مدنى، 78 آيه بسم اللّه الرّحمن الرّحيم 22/ 4- 1 1. اى مردمان مكّه بترسيد از خداى خويش، بدرستى كه جنبش رستخيز چيزى است بزرگ. 2. آن روز كه بينيد آن را ناپروا شود هر شير دهنده يعنى هر زنى كه شير دهد فرزند را از آنچه شير همىداد از آن فرزند كه شير همىدهد و بنهد يعنى بار بيفكند از هول قيامت هر خداوند بارى بار خويش را و بينى اى مخاطب مردمان را صورت مستان از بيم و نيستند ايشان مستان بحقيقت و ليكن درياب كه عذاب خداى سخت است. 3. و از مردمان هست كسى كه يعنى نضر بن الحارث پيكار كند در صفت خداى به بى [419] دانشى، و پىروى كند هر ديوى را ستنبه. 4. نوشته شد در لوح محفوظ برو يعنى بر آن شيطان كه او هر كه دوست دارد او را يعنى او را طاعت دارد، پس بدرستى كه او گمراه كند او را و راه نمايد او را به سوى عذاب آتش سوزان.