22/ 73- 65 65. ا هيچ نديدى كه خداى رام كرد شما را آنچه در زمين است از حيوانات و نبات و كشتى را و آن كشتيها را همىرود در دريا به فرمان او و نگاه مىدارد آسمان را كه ناوفتد اى ان لا تقع بر زمين مگر به فرمان او؟ بدرستى كه خداى به مردمان هراينه مهربان است بخشاينده. 66. و او آنى كه زنده كرد شما را، باز پس بميراند شما را بازپس زنده كند شما را براى ثواب و عقاب، بدرستى كه آدمى هراينه ناسپاس است. 67. مر براى هر گروهى را گردانيديم ساختيم عبادتگاهى، ايشان عبادت كنندگاناند در آن، پس [429] پيكار مكنندا هراينه با تو در اين كار شريعت حج و بخوان خلق را به سوى پروردگار خويش دين، بدرستى كه تو هراينه هستى بر راه راست. 68. [و اگر] پيكار كنند ايشان با تو در ذبايح، پس بگو تو خداى داناتر به آنچه مىكنيد. 69. خداى داورى كند و حق از باطل جدا كند در ميان شما در روز رستخيز در آنچه بوديد و هستيد در آن كه خلاف مىكنيد. 70. ا هيچ ندانستى كه خداى همىداند آنچه در آسمان و زمين است؟ بدرستى كه آن در نوشتهاى است يعنى لوح محفوظ. بدرستى كه آن بر خداى آسان است. 71. و همىپرستند از فرود خداى آنچه را كه فرو نفرستاد به آن هيچ حجّتى و آنچه را كه نيست ايشان را بدان هيچ دانشى و نيست مر ستمكاران را هيچ يارىگرى كه ايشان را نگاه دارد از عذاب. 72. و چون خوانده شود بر ايشان آيتهاى ما يعنى قرآن روشنان، بشناسى و بدانى در رويهاى آنانى كه نگرويدند ناشناختگئ كراهتى دشوارى و گستى، نزديكاند خواهند كه حمله كنند در افتند به آنانى كه همىخوانند بر ايشان آيتهاى ما را. بگو يا محمّد ايشان را، ا پس بياگاهانم شما را به بدتر از اينتان؟ آن آتش است، وعده كرد آن را خداى آنانى را كه نگرويدند و چه بدا جاى بازگشت دوزخ. 73. اى شما كه مردمانيد اى مردمان! زده شد بيان كرده شد داستانى، پس گوش فرا داريد مر آن را، هراينه آنانى كه مىخوانيد آنها را به خدايى از فرود خداى، هرگز نيافرينند نتوانند آفريد مگسى را و اگر چه همه فراهم آيند براى آفريدن آن [430] و اگر بربايد ازيشان مگس چيزى را نرهانند نتوانند ستد آن را ازو، سستا چه بيچار [ه] آن جوينده و آن جسته شده يعنى عابد و معبود.