23/ 107- 90 90. بل كه آورديم ايشان را به راستى رسول حق و كتاب حق و بدرستى كه ايشان هراينه دروغ گويانند. 91. نگرفت خداى هيچ فرزندى و نبود نباشد با او هيچ خدايى، آنگاه هراينه ببردى هر خدايى آنچه آفريده بودى اگر بودى ببردى هر خدايى آنچه آفريده بودى و هراينه غلبه كردى و آن را از ملكت ديگر جدا كردى برخى از ايشان بر برخى ديگر. پاكئ خدا از آنچه صفت كنند چگونگى مىگويند. 92. داننده ناپيدا و پيدا، پس بلند شد و برتر از آنچه انباز مىآرند. 93. بگو يا محمّد، اى پروردگار من! اگر بنمايى مرا آنچه وعده كرده مىشوند [1] از عذاب. 94. اى پروردگار من! پس مكن مرا در ميان اين گروه ستمكاران يعنى مرا هلاك مكن به هلاك ايشان. 95. و بدرستى كه ما بر اينكه بنماييم ترا آنچه وعده مىگفتيم ايشان را [440]، هراينه توانايانيم كه ايشان را در حال حيات تو عذاب كنيم. 96. دور كن به آنى كه به آن خصلتى كه آن نيكوتر است آن بدى را، يعنى با ايشان جفا مكن ما داناتريم به آنچه صفت مىكنند چگونگى مىگويند. 97. و بگو، اى پروردگار من! پناه مىگيرم به تو از وسوسههاى ديوان يعنى بندگان را فا معصيت داشتن. 98. و پناه مىگيرم به تو اى پروردگار من! كه آيند مرا يعنى وسوسه كنند. 99. آنگه آخر از ايشان صفت كرد گفت: تا چون آيد يكى ازيشان را مرگ، گويد، اى پروردگار من! باز گردانيد مرا به دنيا. 100. تا مگر من بكنم كار نيك در آنچه گذاشتم. حقّا، باز نيايد به دنيا بدرستى كه اين سخن سخنى است او گوينده آن است و از پيش ايشان است حجابى ميان ايشان و باز آمدن يعنى گور تا روزى كه برانگيخته شوند يعنى قيامت. 101. پس چون در دميده شود در صور، پس نه نسبها مفاخرت نماند پدر پسريها و خويشيها در ميان ايشان در آن روز و نپرسند از نسب. 102. پس هر كه گران آمد ترازوهاى نيكويى او، پس اينان ايشان رستگارانند بر دوام. 103. و هر كه سبك آيد ترازوهاى نيكويى او، پس اينان آنانى كه زيان كردند از جهت تنهاى خويش، در دوزخ جاويدانند. 104. مىسوزد رويهاى ايشان را آتش يعنى توش دوزخ و ايشان در آن زشت روياناند ترش [رويان]. 105. و ايشان را گويند، ا نبود حجتهاى من خوانده مىشد بر شما پس بوديدى به آن حجّتهاى به دروغ مىداشتيد؟ 106. گفتند گويند: اى پروردگار ما! غلبه كرد بر ما بدبختى ما و بوديم گروهى گمراهان از حق. 107. اى پروردگار ما! [441] بيرون آر ما را از آن دوزخ پس اگر بازگرديم به آن معصيت پس ما ستم كارانيم باشيم. [1]. در متن «وعده كرده مىشويد» هم خوانده مىشود