24/ 12- 3 3. مرد پليدكار نخواهد به زنى مگر زن پليدكار را يا زن انبازگوى را، و زن پليدكار به زنى نخواهد او را مگر مرد پليدكار يا مرد انبازگوى و حرام كرده شد و بازداشته شد آنت زنا بر گروندگان. 4. و آنانى كه دشنام اندازند به زنا، زنان آزاد پارسا را، بازپس نياوردند چارگواهان بر دوستى [1] آن، پس بزنيد ايشان را هشتاد تازيانه و مپذيريد ايشان را هيچ گواهى هرگز هميشه. و اينان ايشان بيرون آيندگانند از فرمان خدا. 5. مگر آنانى كه بازگشتند [443] از پس آن و نيكوكار شدند و بسامان شدند، پس هراينه خداى آمرزگار است مهربان. 6. و آنانى كه دشنام اندازند به زنا زنان خويش را، و نباشد مر ايشان را گواهانى مگر تنهاى ايشان، پس گواهى يكى ايشان چهار بار گواهى است به خداى كه او هراينه از جمله راستگويان است. 7. و بار پنجم گويد. اينكه: نفرين خداى برو باد اگر هست از جمله دروغگويان است. 8. و دور كند و باز دارد از آن زن سنگسار كردن را اينكه گواهى دهد چهار بار گواهى يعنى سوگند خورد به خداى كه او يعنى شوهر هراينه از جمله دروغگويان است. 9. و بار پنجم كه خشم خداى برو باد اگر باشد آن شوهر او از جمله راستگويان. 10. و اگر نه بودى افزونى خداى بر شما و بخشايش او يعنى اگر نه اين صفت را بودى عقوبتى عاجل در شما رسيدى و اينكه خداى توبهپذير است استوار كار و درست گفتار. 11. هراينه آنانى كه آمدند آوردند به دروغ آن دروغ را گروهىاند از شما، مپنداريد آن را يعنى آن دروغ را بتر مر شما را، نه كه آن بهتر مر شما را مر هر مردى راست از ايشان و بال آنچه اندوخت از بزه و آن كه به خود گرفت بزرگتر و بيشتر آن دروغ را از ايشان، مرو راست عذابى بزرگ. 12. چرا چه بودى چون شنوديد آن سخن را گمان نبردى [444] گروندگان از مردان و گروندگان از زنان به تنهاى خويش به خويشتن نيكى و نگفتند كه اين دروغى است پيدا و آشكار؟ [1]. ظ: «درستى»