24/ 21- 13 13. چرا چه بودى نيامدند كه آوردندى بر آن به چهار از گواهان؟ پس چون نيامدند نياوردند به آن گواهان پس اينان نزد خداى ايشان دروغ گويانند. 14. و اگر نه بودى فضل افزونى خداى بر شما و بخشايش او در اين جهان و آن جهان، هراينه بسودى شما را در آن چه در آمديد از آنكه در آن، عذابى بزرگ. 15. چون فرا همىگيريد از يكديگر او را به زبانهاى خويش و مىگوييد [1] به دهنهاى خويش آنچه نيست مر شما را به آن هيچ دانشى و همىپنداريد او را آسان و آن نزد خداى، بزرگ است. 16. و چرا و چه بودى چون شنيديد آن سخن را نگفتيدى نباشد نسزد ما را كه سخن كنيم به اين سخن. پاكئ تو خدايا اين دروغى است بزرگ. 17. پند همىدهد همىبترساند شما را خداى كه باز نگرديد مانند اين را چنين سخن را هرگز، اگر هستيد گروندگان. 18. و پديد همىكند خداى براى شما حجتها و حكمتها را و خداى داناست درستكار و درست گفتار به بيزارى ايشان. 19. هراينه آنانى كه دوست مىدارند كه آشكارا گردد كار زشت در ميان آنانى كه گرويدند، [445] مر ايشان راست عذابى دردناك در اين جهان و آن جهان و خداى مىداند همىداند دروغ گفتن ايشان و شما نمىدانيد. 20. و اگر نه فضل لطف و كرم خداى بر شما استى و بخشايش او و اينكه خداى مهربان است بخشاينده. 21. اى آنانى كه گرويدند! پىروى مكنيد وسوسههاى گامها ديو را، و هر كه پىروى كند وسوسههاى ديو را، پس هراينه آن ديو فرمايد به زشتى و كار ناشناخته در شرع و اگر نه فضل خداى بر شما استى و بخشايش او پاك نشدى و نبودى از شما هيچ كسى از بهتان هرگز، و ليكن خداى پاك گرداند آن را كه خواهد و خداى شنواست همىشنود آنچه گويند دانا اندر حقيقت او كه چون است. [1]. م: «مىگويند»