24/ 57- 51 51. بدرستى كه بود گفتار گروندگان چون خوانده شوند به سوى خدا و پيغمبر او تا داورى كند در ميان ايشان [452] كه گويند، شنوديم و فرمان برديم. و اينان ايشان رستگارانند. 52. و هر كه فرمان برد خداى و پيغمبر او را و بترسد از خداى و پرهيزد از معصيت او، پس اينان ايشان پيروزى يابندگانند. 53. و سوگند خوردند به خداى سختتر سوگندهاى خويش، كه اگر بفرمايى ايشان را هراينه بيرون شوند از همه املاك خويش. بگو اى محمد ايشان را، سوگند مخوريد به خلاف. فرمان بردارى است شناخته شده نيكو، بدرستى كه خداى آگاه است به آنچه همىكنيد. 54. بگو اى محمّد ايشان را، فرمان بريد خداى را و فرمان بريد پيغمبر را. پس اگر برگردند پس بدرستى كه بروست يعنى بر پيغمبر آنچه برو نهاده شد و بر شماست آنچه بار كرده شديد. و اگر فرمان بريد او را، راه راست يابيد و نيست بر پيغمبر مگر رسانيدن آشكار. 55. نويد داد وعده كرد خداى آنانى را كه گرويدند از شما و كردند كردارهاى نيك، هراينه از پى درآرد ايشان را كه خليفه كند ايشان را در زمين چنانكه از پى درآرد در آورد، خليفه كرد آنانى را كه از پيش ايشان بودند [1] يعنى بنى اسرائيل و هراينه جاى گير كند يعنى استوار و قوى براى ايشان كيش ايشان را آنى كه بپسنديد آن را يعنى دين اسلام براى ايشان و هراينه به جاى نهد ايشان را و بدل دهد از پس ترس ايشان بىبيمى را تا بپرستند مرا به يگانگى، انباز نيارند و نگيرند به من هيچ چيز را، و هر كه برين نعمت نگرود و ناسپاسى كند پس آن، پس اينان ايشان بيرون آيندگانند از حق. [453] 56. و به پاى داريد نماز را و بدهيد زكوة پاكى مال را و فرمان بريد اين پيغمبر را تا مگر شما بخشيده شويد. 57. مپندار هراينه هراينه آنانى را كه نگرويدند درماندهكنندگان خداى را از پيش بشوندگان كه ايشان را در نيابيم در زمين و جاى پناه ايشان آتش است و هراينه بد جاى بازگشت است دوزخ. [1]. م: «بوديد»