25/ 68- 55 55. و همىپرستند از فرود خداى آنچه را كه سود ندارد ايشان را اگر پرستند و زيان ندارد ايشان را اگر نپرستند. و هست آن ناگرونده بر مخالفت پروردگار خويش هم پشت با ديو. 56. و نفرستاديم ترا اى محمّد مگر مژده دهنده و بيم كننده. 57. بگو اى محمّد، نمىخواهم از شما برين هيچ مزدى مگر آن كه خواهد كه فرا گيرد به سوى پروردگار خويش [463] راه. 58. و باز گذار بر آن زنده آنى كه نميرد و به پاكى ياد كن به ستايش او. و بسنده است او به گناهان بندگان خويش آگاه. 59. آنى كه آفريد آسمانها را و زمين را و آنچه ميان آن دو است در شش از روزها، باز پس قصد كرد استيلا كرد بر عرش به آفريدن. خداى مهربان پس بپرس به او آگاهى را. 60. و چون گفته شود مر ايشان را سجده كنيد مر رحمن را، گويند، و چيست كيست رحمن؟ ا سجده كنيم مر آن را كه مىفرمايى ما را؟ و بيفزايد ايشان را رميدنى از حق. 61. با بركتا آنى كه گردانيد در آسمان برجها دوازدهگانه و گردانيد در آن آسمان چراغى چون آفتاب و ماهى روشنى دهنده. 62. و او آنى كه گردانيد شب را و روز را پس يكديگر مر آن را كه خواست كه پند گيرد يا خواست سپاس دارى را. 63. و بندگان خداى مهربان آناناند كه مىروند بر زمين به آرام و فروتنى و چون سخن گويد روبارو ايشان را نادانان، گويند گفتار به سلامت. 64. و آنانى كه شب گذارند خداى خويش را سجدهكنان و استادگان. 65. و آنانىاند كه مىگويند پروردگار ما بگردان از ما عذاب دوزخ را هراينه عذاب آن هست پيوسته لازم و دائم [464]. 66. هراينه چه بدا آن جهنّم از جهت آرامگاه و از جهت جايگاه ايستادن. 67. و آنانى كه چون هزينه كنند خرج كنند، نگذرند از اندازه و تنگى نكنند و باشد در ميان آنت ازين دو هزينه به پاى داشته ميانه. 68. و آنانىاند كه نخوانند با خداى خدايى ديگر و نكشند آن تن را آنى كه بازداشت حرام كرد خداى مگر به سزا، و زنا نكنند و هر كه كند آن را كه ياد كرديم بيند جزاى گناه را.