responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : دهم هجرى - ترجمه لفظى - متون كهن    جلد : 1  صفحه : 312


26/ 26- 5
5. و نيايد ايشان را هيچ پندى گويند رسولى از خداى مهربان نو و تازه مگر باشند از آن روى گردانندگان.
6. پس بدرستى كه به دروغ داشتند، پس زود آيد ايشان را خبرهاى آگاهيها يعنى خبر عاقبت آنچه بودند به آن فسوس مى‌داشتند و اين توبيخى است ايشان را.
7. ا نديدند نگاه نكردند به سوى [466] زمين كه چند برويانيديم در آن زمين از هر گونه صنفى و لونى خوب و زيبا گرامى برايشان؟
8. بدرستى كه در آنت هست هراينه نشانى بر وجود توحيد او، و نبود بيشتر ايشان گروندگان در سابق علم خداى.
9. و بدرستى كه پروردگار تو هراينه او بى‌همتاست دشمنان خويش را قهر كند مهربان اولياى خود را برهاند.
10. و ياد كن يا محمّد كه چون خواند پروردگار تو موسى را كه، بيا برو آن گروه را ستمكاران.
11. گروه فرعون را و ايشان را بگو كه ا هيچ نمى‌ترسند كه او را همتا مى‌گويند.
12. گفت موسى: اى پروردگار من! بدرستى كه من همى‌ترسم كه به دروغ دارند مرا.
13. و تنگ شود سينه دل من و نرود و گشاده نشود زفان من پس بفرست به سوى هارون يعنى مرا يار باشد بر تبليغ رسالت.
14. و مر ايشان راست بر من گناهى، پس همى‌ترسم كه بكشند مرا بدان.
15. گفت خداى: حقا كه نبود كه ترا نكشند! پس برويد با نشانهاى ما بدرستى كه ما با شماايم شنوندگان.
16. پس بياييد برويد هر دو فرعون را پس گوييد او را كه ما هر دو فرستاده پروردگار جهانيانيم.
17. كه بفرست با ما پسران فرزندان يعقوب را به فلسطين.
18. گفت فرعون: ا نپرورديم ترا در ميان ما بچگى و در حال كودكى و درنگ كردى در ميان ما از عمر خويش سالها يعنى سى سال.
19. و كردى آن كردار خويش آنى كه كردى و تو از ناگروندگانى ناسپاسان نعمت مايى.
20. گفت: كردم آن را آنگاه و من از بيراهانم نادانان.
21. پس بگريختم [467] از شما چون بترسيدم از شما و به مدين شدم، پس بخشيد مرا پروردگار من درستى در گفتار فهمى و علمى و گردانيد مرا از فرستاده شدگان خويش.
22. و آنت نعمتى است كه به آن منّت مى‌نهى آن را بر من كه بندگى گرفتى پسران فرزندان يعقوب را.
23. گفت فرعون: و چيست چه چيز است رب العالمين كه تو رسول اويى به من؟
24. گفت: پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان اين هر دو اگر هستيد بى‌گمانان.
25. گفت فرعون مر آنانى را كه در گرد او بودند از اشراف قوم: ا نمى‌شنويد كه او چه مى‌گويد؟
26. گفت موسى: پروردگار شما و پروردگار پدران شما پيشينگان.

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : دهم هجرى - ترجمه لفظى - متون كهن    جلد : 1  صفحه : 312
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست