29/ 46- 39 39. و قارون را و فرعون را و هامان را و هراينه هراينه آمد ايشان را موسى به حجتهاى روشن پس بزرگ منشى كردند گردنكشى كردند در زمين از پذيرفتن حق و نبودند پيشى گيرندگان و گذرندگان از عذاب. 40. پس هر يكى را گرفتيم به گناه او به عقوبت گناه او پس ازيشان است آنى كه فرستاديم برو سنگ باران بادى كه سنگ بر ايشان باريد چون قوم لوط و ازيشان است آنى كه گرفت او را بانگ جبرئيل چون قوم عاد و ثمود و از ايشان است آنى كه فرو برديم او را به زمين چون قارون و ازيشانست آنى كه به آب فرو برديم چون قوم نوح و فرعون و گروه او و ن [511] بود خداى كه ستم كند ايشان را و ليكن درياب كه بودند تنهاى خويش را كه ستم مىكنند. 41. داستان آنانى كه فرا گرفتند از فرود خداى دوستان و ياران چون داستان آن تننده است: فرا گرفت و ساخت خانه را و بدرستى كه سستتر خانهها هراينه خانه آن تننده است اگر بودندى مشركان كه بدانندى ضعيفى بتان را. 42. بدرستى كه خداى مىداند آنچه همىخوانند به خدايى از فرود او از هر چيزى كه بود و او بىهمتاست درستكار و راست گفتار. 43. و آنت داستانهاست كه همىپديد كنيم مىزنيم براى مردمان و نداند آن را مگر دانايان و خردمندان. 44. آفريد خداى آسمانها را و زمين را به راستى و سزا، بدرستى كه در اينت است هراينه نشانى و عبرتى مر گروندگان را. 45. برخوان آنچه پيغام كرده شد به سوى تو ازين نبشته قرآن و به پاى دار نماز را كه اين نماز باز دارد از زشت كارى و ناشايست و هراينه ياد خداى بزرگتر است از همه چيزها و خداى مىداند آنچه همىكنيد. 46. و پيكار مكنيد با اهل كتاب توريت و انجيل مگر به آن مجادله كه آن نيكوتر است يعنى به رفق و به لطف و تنبيه بر حجّت مگر آنانى كه ستم كردند از ايشان. و گويند: گرويديم به آنى كه فرو فرستاده شد به سوى ما و فرستاده شد به سوى شما و خداى ما و خداى شما يكى است و ما مر او را گردن نهندگانايم.