responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : دهم هجرى - ترجمه لفظى - متون كهن    جلد : 1  صفحه : 354


32/ 27- 16
16. دور باشد پهلوهاى ايشان به نماز شب از خوابگاهها بستر، همى‌خوانند پروردگار خويش را از جهت ترس و بيم عقوبت و از جهت اميد ثواب و از آنچه روزى كرديم ايشان را هزينه كنند.
17. پس نداند هيچ تنى آنچه را كه پنهان كرده شد براى ايشان از روشنى چشمها براى پاداشت دادنى به سبب آنچه بودند كه همى‌كردند در دار دنيا.
18. ا پس هر آن كسى كه باشد گرونده همچو كسى كه باشد بيرون شونده از فرمان برابر نباشند و يكسان هرگز.
19. امّا آنانى كه بگرويدند و كردند كارهاى نيك، پس مر ايشان راست بهشتهاى پناه جاى فرو آوردنى ما حضرى به سبب به آنچه بودند كه همى‌كردند از كارهاى نيك.
20. و امّا آنانى كه بيرون شدند از فرمان و كافر گشتند پس جاى پناه ايشان [531] آتش است، هرگاه كه خواهند كه بيرون آيند از آن آتش، بازگردانده شوند ايشان در آن آتش و گفته شود مر ايشان را، بچشيد عذاب آن آتش را آنى كه بوديد به آن عذاب دروغ همى‌داشتيد.
21. و هراينه بچشانيم ايشان را از آن عذاب نزديكتر و فروتر يعنى روز بدر نه پيش از آن عذاب بزرگتر تا مگر ايشان بازگردند از كفر.
22. و كيست ستمكارتر از آنى كه پند داده شد به آيتهاى پروردگار خويش، باز پس روى گردانيد از آن؟ هراينه ما از گناه‌كاران يعنى مشركان كينه كشانيم به اعراض از آيات.
23. و هراينه هراينه داديم موسى را آن نامه را يعنى تورية، پس مباش تو در گمانى از ديدن او يعنى موسى را شب معراج و گردانيديم او را يعنى آن كتاب را رهنمايى و بيانى مر پسران فرزندان يعقوب را.
24. و گردانيديم از ايشان پيش روانى كه راه مى‌نمايند خلق را به فرمان ما چون شكيبايى كردند و بودند به نشانها و حجتهاى ما بى‌گمان مى‌بودند.
25. بدرستى كه پروردگارت او جدا مى‌كند حكم كند در ميان ايشان در روز رستخيز در آنچه بودند درو اختلاف همى‌كردند در اعتقاد و افعال ناهموار مى‌گشتند.
26. ا و راه ننمود ايشان را كه چند نيست كرديم از پيش ايشان از گروهها كه همى‌روند در جايگاههاى ايشان؟
بدرستى كه در اينت است هراينه نشانها و حجتها و عبرتها ا پس فرا نمى‌شنوند پندهاى خداى را و خبرهاى ايشان را.
27. ا و نديدند كه ما مى‌رانيم آب را يعنى ميغ را به سوى زمين خشك بى‌آب پس بيرون آريم [532] به او به آب باران كشتى را كه بخورد از آن چهارپايان ايشان و تنهاى ايشان چون حبوب و طعام؟ ا پس نمى‌بينند؟

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : دهم هجرى - ترجمه لفظى - متون كهن    جلد : 1  صفحه : 354
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست