35/ 10- 2 2. آنچه باز گشايد خداى براى مردم از بخشايشى، پس نيست هيچ بازدارنده مر آن را و آنچه باز دارد پس نيست هيچ فرستنده مر آن را از پس بازداشتن او، و او بىهمتاست درستكار و درست گفتار. 3. اى مردمان! ياد كنيد نيكوداشت خداى را بر شما، هيچ هست از آفريدگارى جز خداى كه روزى دهد شما را از آسمان و زمين؟ نه هيچ خدايى و آفريننده و روزى دهنده مگر او پس چگونه گردانده مىشويد و به كدام شبهت مىگردانند شما را؟ 4. و اگر به دروغ دارند ترا يا محمّد! پس بدرستى كه به دروغ داشته شد پيغمبرانى از پيش تو و به سوى خدا بازگردانيده مىشود [1] كارها. 5. اى مردمان [554]! بدرستى كه وعده خداى راست است و درست است پس مفريبدا شما را زندگانى فرودتر و مفريبدا شما را به خداى آن ديو فريبنده يا [2] ... 6. بدرستى كه ديو مر شما راست دشمنى، پس فرا گيريد او را دشمنى. هراينه هراينه مىخواند گروه خويش را تا باشند از خداوندان آتش سوزان. 7. آنانى كه نگرويدند، مر ايشان راست عذابى سخت و آنانى كه گرويدند و كردند كارهاى نيك، مر ايشان راست آمرزشى و مزدى بزرگ. 8. ا پس آنانى كه آراسته كرده شد مر او را بدئ كار او، پس بديد او آن كار را نيكو خوب يعنى پنداشت كه آن نيكوست؟ پس بدرستى كه خداى گمراه كند آن را كه خواهد و راه نمايد آن را كه خواهد، پس مرود تن تو بر ايشان از براى ارمانها بدرستى كه خداى داناست به آنچه همىكنند. 9. و خداى آنى است كه فرستاد بادها را، پس برانگيزد ابرى را، پس برانديم او را به سوى زمينى مرده پس زنده كرديم به آن باران زمين را پس مردگى را، [3] همچنانت است برانگيختن از پس مرگ. 10. هر كه باشد كه مىخواهد عزّ و بزرگى را پس مر خداى راست عزّ و بزرگى همه، به سوى او بر شود برآيد آن سخنان پاكيزه كه كلمه توحيد است و كار نيك به اخلاص بردارد آن را. و آنانى كه مىسگالند بديها را، مر ايشان راست عذابى سخت و بدسگالش اينان، [555] او نيست شود. [1]. م: «مىشويد» [2]. م: ناخوانا [3]. ظ: «مردگى آن»