35/ 30- 18 18. و برندارد هيچ نفس بردارنده بزه نفس ديگرى را و اگر بازخواند گران بار كرده به سوى بار خود، برداشته نشود ازو آن بار هيچ چيزى و اگر چه باشد آن خداوند خويشى خويشاوند نزديك. هراينه هراينه بيم كنى آنانى را كه همىترسند از پروردگار خويش به ناپيدا و به پاى داشتند نماز را. و هر كه پاكى گزيند از شرك و معاصى، پس هراينه هراينه پاكى گزيند براى تن خويشتن و به سوى خداست بازگشتن همه. 19. و برابر نباشد و يكسان نابينا يعنى كافر و بينا يعنى مؤمن و عالم و جاهل، و سفيه و عاقل. 20. و نه تاريكيها يعنى كفر و نه روشنى يعنى ايمان. 21. و نه سايه خوش يعنى بهشت و نه تفت باد يعنى دوزخ. 22. و برابر نباشد و يكسان زندگان عقلاء و نه مردگان جهّال، بدرستى كه خداى بشنواند و درياباند حق را آن را كه خواهد و نيستى تو اى محمد هرگز شنواننده و درياباننده آن را آنان را كه در گورهااند. 23. نيستى تو مگر بيم كننده. 24. بدرستى كه ما فرستاديم ترا به راست و درست و سزا مژده دهنده مؤمنان را به بهشت و بيم كننده كافران را به دوزخ و نيست و نبود هيچ گروهى مگر كه گذشت در ميان آن گروه بيم كننده يعنى پيغمبرى. 25. و اگر به دروغ دارند ترا اى محمّد، پس هراينه به دروغ داشت آنانى كه از پيش ايشان بودند، آمد آورد ايشان را پيغامبران ايشان [557] به روشنان از حجّتها و به نوشتهها و به نامه روشن كننده يعنى تورية. 26. باز پس گرفتم آنانى را كه نگرويدند پس چگونه بود انكار و عقوبت من؟ 27. ا نديدى كه خداى فرو آورد از آسمان آبى، پس بيرون آورديم به آن آب ميوههاى را دگرگون رنگهاى آن و از كوههاست خطها و راهها سپيدان و سرخان دگرگون رنگهاى آن و سخت سياهان سياهان؟ 28. و از مردمان و جنبندگان و ستوران از چهارپايان دگرگون رنگهاى او همچنانت كه ياد كرديم از پيش. هراينه هراينه بترسد و واشكوهد از خداى از بندگان او دانشمندان، بدرستى كه خداى بىهمتاست آمرزگار. 29. بدرستى كه آنانى كه مىخوانند كتاب خداى را يعنى قرآن و به پاى دارند داشتند نماز را و هزينه كنند و خرج كردند از آنچه روزى داديم ايشان را، پنهان صدقه و آشكار زكوة، اميد همىدارند بازرگانى را كه هرگز تباه نشود به زيان نيايد. 30. تا تمام دهد ايشان را مزدهاى ايشان را و بيفزايد ايشان را از افزونى و نيكويى خويش بدرستى كه او آمرزگار است سپاس دار.