42/ 53- 47 47. پاسخ كنيد به فرمان بردارى مر پروردگارتان را [621] از پيش آن كه بيايد روزى كه نه بود بازگردانيدنى مرو را از خداى، نيست شما را هيچ پناهى در آن روز و نيست مر شما را هيچ انكار كردنى گردانيدنى. 48. پس اگر روى گردانند از جانب تو پس نفرستاديم ترا بر ايشان نگاهبان، نيست بر تو مگر رسانيدن پيغام و ما چون بچشانيم برسانيم مردم را از ما نيكوداشتى صحت و غنا و امن شاد شود و نيارد به آن نيكوداشت و اگر رسد ايشان را بدى مرض و فقر و مخاوف به سبب آنچه پيش فرستاد دستهاى تنهاى ايشان، پس بدرستى كه مردم ناسپاس است نعمت فراموش كند. 49. مر خداى راست پادشاهى آسمانها و زمين، مىآفريند آنچه همىخواهد ببخشد مر آن را كه خواهد مادهگان دختران و ببخشد مر آن را كه خواهد نران پسران چنان كه ابراهيم عليه السّلام. 50. يا جفت گرداند ايشان را نران پسران و مادهگان و دختران چون مصطفى عليه الصلوة و السلام و گرداند آن را كه خواهد نازاينده چون عيسى عليه السلام، بدرستى كه او داناست به صلاح خلق توانا. 51. و نبود مر هيچ آدمى را كه، كه سخن گويد با او خداى مگر به جهت پيغام يا از پس پرده يا بفرستد پيغمبرى را، پس پيغام دهد به دستورى خويش آنچه خواهد بدرستى كه او بلند قدر است درستكار و درست گفتار از صفات مخلوقات. 52. و همچنانت پيغام كرديم به سوى تو روحى را از فرمان ما نبودى كه بدانى چيست كتاب قرآن و نه چيست شرايع ايمان و ليكن درياب گردانيديم آن را روشنايى كه راه مىنماييم [622] به آن آن را كه خواهيم از بندگان ما و بدرستى كه تو اى محمّد هراينه راهنمايى باز مىخوانى به سوى راهى راست. 53. راه خداى آن كه مرو راست آنچه در آسمانهاست و آنچه در زمين است بدان كه به سوى خداى بازگردد كارها همه به روز قيامت. زخرف، مكّى، 89 آيه بسم اللّه الرّحمن الرّحيم 43/ 3- 1 1. قضا كرده شد هر چه بودنى است. 2. سوگند به اين نامه پيدا. 3. هراينه ما گفتيم او را نبى تازى تا مگر شما دريابيد.