47/ 38- 28 28. آنت عذاب ايشان را بود به سبب اين كه ايشان پىروى كردند آنچه را كه به خشم آورد خداى و ناخوش داشتند خشنودى او را پس ناچيز كرد او كارهاى ايشان را. 29. يا پنداشت [649] آنانى كه در دلهاى ايشان است بيمارى شك و نفاق كه هرگز بيرون نكند و پديد نيارد خداى كينههاى ايشان را. 30. و اگر خواستيمى ما هراينه نموديمى ترا اى محمّد ايشان را، پس هراينه شناختى ايشان را به نشان روى ايشان و هراينه بشناسى تو ايشان را در طريق و معنى سخن ايشان و خداى مىداند كارهاى شما را. 31. و هراينه بيازماييم شما را تا بدانيم معلوم ما كه كنيد تا پديد آيد خلق را به قتال كارزار كنندگان را از شما و شكيب داران را و بيازماييم و آشكارا كنيم خبرهاى نهانها شما را. 32. بدرستى كه آنانى كه نگرويدند و بگرديدند و بگردانيدند از راه خداى و خلاف كردند و به يكسو شدند از پيغمبر را از پس آنچه روشن شد مر ايشان را راه راست، هرگز گزند نكند خداى را هيچ چيزى و زودا كه ناچيز كند خداى كردارهاى ايشان را. 33. اى آنانى كه گرويدند! فرمان بريد خداى را و فرمان بريد پيغمبر را و ناچيز مكنيد كارهاى خويش را. 34. بدرستى كه آنانى كه نگرويدند و بگشتند خود و بگردانيدند خلق را از راه خداى، باز پس مردند و ايشان ناگروندگانند پس هرگز نيامرزد خداى مر ايشان را. 35. پس سستى مكنيد و مخوانيد به سوى آشتى و شما بهتر آيندگان و برترانايد و خواهيد بود و خداى با شماست به عون و نصرت و علم و رؤيت و هرگز نكاهد شما را كارهاى شما را. 36. هراينه اين زندگانى فروتر و نزديكتر بازى است و ناپروايى و اگر گرويد به خداى و به رسول او و بپرهيزيد از آزار خداى، دهد شما را مزدهاى شما را و در نخواهد از شما خواستههاى شما را. 37. اگر خواهد از شما آن را پس الحاح كند برنجاند شما را، بخيلى كنيد و [650] بيرون آرد و پديد كند كينههاى بخلها شما را. 38. آگاه باشيد شما اى اينان! خوانده مىشويد تا هزينه كنيد يعنى صدقه دهيد در راه خداى پس از شماست آن كسى كه بخيلى كند، و هر كه بخيلى كند پس هراينه بخيلى كند از تن خويش و خداى بىنياز است از زكوة و صدقه شما و شما نيازمندانيد و درويش. و اگر برگرديد به جاى آرد گروهى را جز از شما، باز پس نباشند ايشان مانندان شما بل كه بباشند از شما.