3/ 36- 27 27. در آرى شب را در روز و درآرى روز را در شب و بيرون آرى زنده را از مرده و بيرون آرى مرده را از زنده و روزى دهى آن را كه خواهى به ناشمار. 28. نگيردا گروندگان ناگروندگان را دوستان از فرود گروندگان، و هر كه فا كند آنت را، پس نيست از خداى در چيزى مگر كه ترسيد ازيشان ترسيدنى و مىترساند شما را خداى از خودش و به خداست بازگشتن. 29. بگوى، اگر پنهان داريد آنچه در سينههاى شما يا آشكارا داريد آن را، داند آن را خداى و مىداند آنچه در آسمانها و آنچه در زمين و خداى بر هر چيزى تواناست. 30. روزى كه يابد هر تنى آنچه كرد از نيكى آورده شده و آنچه كرد از بدى. دوست دارد كه كاشكى كه ميان او و ميان آن روزگارى دور. و ترساند شما را خداى از خودش [64] و خداى مهربان است به بندگان. 31. بگوى، اگر هستيد شما كه دوست مىداريد خداى را پس پىروى كنيد مرا. دوست دارد شما را خداى و آمرزد شما را گناهان شما را و خداى بسيار آمرزش بخشايشگر. 32. بگو، فرمان بريد خداى را و فرستاده را. پس اگر برگردند پس بدرستى كه خداى دوست ندارد ناگروندگان را. 33. بدرستى كه خداى برگزيد آدم را و نوح را و فرزندان ابراهيم را و فرزندان عمران را بر جهانيان. 34. فرزندانى برخى آن از برخى و خداى شنواست دانا. 35. چون گفت زن عمران: پروردگار! من پذيرفتم مر ترا آنچه در شكم من آزاد كرده پس بپذير از من! بدرستى كه تو، تو شنوايى دانا. 36. پس چون نهاد آن را گفت پروردگار من نهادم او را دخترى و خداى داناتر به آنچه نهادم. و نيست پسر همچو دختر. و من نام كردم او را مريم و من پناه مىدهم او را به تو و فرزندان او را از ديو رانده.