responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : دهم هجرى - ترجمه لفظى - متون كهن    جلد : 1  صفحه : 45


3/ 44- 37
37. پس پذيرفت او را پروردگار او به پذيرفتنى خوب و رويانيد او را رويانيدنى خوب و پذيرفت او را زكريّاء.
هرگاه كه در آمد برو زكريّاء نماز جاى را، [65] يافت نزد او روزى. گفت: اى مريم! از كجا مر ترا اين. گفت: او از نزد خداى. بدرستى كه خداى روزى دهد آن را كه خواهد به ناشمار.
38. آنجات خواند زكريّاء پروردگار خويش را، گفت: پروردگار! ببخش مرا از نزدت فرزندى پاك، بدرستى كه تو شنوانده خواندن.
39. پس آواز داد او را فرشتگان و او ايستاده نماز مى‌كند در نماز جاى، كه خداى مژده مى‌دهد ترا به يحيى، باور دارنده به سخنى از خداى و مهترى و خويشتن دارى و پيغامبرى از شايستگان.
40. گفت: پروردگار! چگونه بود مرا پسرى و بدرستى كه رسيد مرا پيرى و زن من نازاى است. گفت: همچنانت خداى مى‌كند آنچه مى‌خواهد.
41. گفت: پروردگار! گردان مرا نشانى. گفت: نشانت كه سخن نكنى مردمان را سه روزها مگر نمايشى. و ياد كن پروردگارت را بسيار و به پاكى ياد كن به شبنگاه و بامداد.
42. و چون گفت فرشتگان: اى مريم! بدرستى كه خداى برگزيد ترا و پاك كرد ترا و برگزيد ترا بر زنان جهانيان.
43. اى مريم! فرمان بر مر پروردگارت را و سجده كن و نماز كن با [66] نمازكنندگان.
44. آنت از خبرهاى ناپيدا، پيغام مى‌كنيم آن را به تو. و نبودى نزد ايشان آنگاه كه مى‌اندازند خامه‌هاى خويش، كدام ايشان پذيرد مريم را؟ و نبودى نزد ايشان آنگاه كه پيكار مى‌كنند.

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : دهم هجرى - ترجمه لفظى - متون كهن    جلد : 1  صفحه : 45
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست