48/ 29- 25 25. ايشان آنانىاند كه نگرويدند و بازداشتند شما را از آن مزگت شكوهمند يعنى از حج و عمره و قربانى را بازداشته كه برسد آن جايگاه خويش را به قربان گاهش يعنى به منى [1] و اگر نه بودى مردانى گروندگان و زنانى گروندگان چون مستضعفان مكه كه ندانستندى ايشان را كه به زير پاى آوردندى فرو كوفتندى ايشان را، پس فرا رسد شما را از ايشان ناخوشى و دشوارى به نادانى تا درآرد خداى در بخشايش خويش آنى را كه خواهد چون مؤمنان كه اسلام آورده بودند از پس صلح اگر جدا شدندى مؤمنان از كافران مكه هراينه عذاب كرديمى ما آنانى را كه نگرويدند از ايشان عذابى دردناك. 26. چون گردانيد گردانيدند و در آوردند آنانى كه نگرويدند كافران مكه در دلهاى ايشان عصبيّت و ننگ داشتنى را ننگ داشتن و عصبيت روزگار نادانى، پس فرو آورد خداى آرامش خود را بر فرستاده خويش و بر گروندگان و چفسانيد و الهام و توفيق داد ايشان را سخن پرهيزكارى را يعنى بسم اللّه الرحمن الرحيم و محمد رسول اللّه و قيل هى كلمة الشهادة و بودند سزاوارتر به آن و سزاوار آن و بود و هست خداى به هر چيزى از مصالح خلق دانا. 27. هراينه هراينه راست كرد خداى پيغمبر خويش را آن خواب را به سزا و درست كه هراينه درآييد در آن مزگت شكوهمند، اگر خواهد خداى بىبيمان و [بى] ترسان تمام موى سترندگان [655] سرهاى خويش را و كم كنندگان موى را نمىترسيد، پس دانست آنچه نداستيد شما از صلاح خويش در صلح حديبيه، پس كرد گردانيد از فرود آنت، گشادى نزديك. 28. او آن خدايى است كه فرستاد پيغامبر خويش را به راه راست و به كيش درست و راست تا غالب و بلند گرداند اين كيش را بر آن كيش پيشين همه آن، و بسنده است خداى گواه. 29. محمّد فرستاده خداست و آنانى كه هستند با او سختانند بر ناگروندگان مهربانانند در ميان خويش، بينى تو ايشان را پشت خم دهندگان على و روى بر زمين نهندگان، همىجويند افزونى و نيكويى از خداى و خشنودى. نشان ايشان در رويهاى ايشان است از نشان تأثير سجده كردن، اينت داستان و صفت ايشان در تورية موسى و داستان و صفت ايشان در انجيل عيسى، همچو كشتى كه بيرون آورد برگ خويش را پس يارى داد او را پس استوار شد پس راست بايستاد بر ساقهاى خويش، به شگفت آرد كشاورزان را تا به خشم آرد به ايشان ناگروندگان را، نويد داد خداى آنانى را كه گرويدند و كردند شايستهها را از كارها از ايشان، آمرزشى و مزدى بزرگ. حجرات، مدنى، 18 آيه [1]. م: «يمنى»