49/ 14- 9 9. و اگر دو گروه از آن گروندگان به هم كارزار كنند، پس آشتى دهيد و بسامان كنيد ميان ايشان، پس اگر ستم كند و افزونى جويد يكى آن دو گروه بر آن ديگرى، پس كارزار كنيد آنى را كه ستم همىكند و افزونى همىجويد تا باز آيد به سوى فرمان خداى. پس اگر باز آيد پس آشتى دهيد و بسامان كنيد ميان ايشان دو را [1] به داد و راستى و داد كنيد كه خداى دوست همىدارد دادگران را. 10. هراينه هراينه گروندگان يكديگر را برادرانند پس آشتى دهيد و بسامان كنيد ميان دو برادران خويش را و بترسيد از خداى تا مگر شما بخشيده شويد. 11. اى آنانى كه گرويدند! فسوس نداردا و خندستان مكندا گروهى مردان از گروهى مردان ديگر، شايد كه باشند فسوس داشتگان بهتر از ايشان كه فسوس مىدارند و نه زنان فسوس دارند از زنانى ديگر، شايد كه باشند آن زنان ديگر بهتر از ايشان كه فسوس مىدارند، و عيب مكنيد تنهاى خويشتن را يكديگر را و مخوانيد يكديگر را به لقبهاى بد، چه بد نام است نام فاسقى بيرون آمدن از فرمان پس گرويدن، و هر كه باز نگردد از فسوس داشتن و لقب نهادن پس اينان ايشان ستمكارانند بر تن خويش. 12. اى آنانى كه گرويدند! به يكسو شويد بسيارى از گمان و انديشه بدرستى كه برخى گمان گناه است و جست و جوى مكنيد عيب مردمان را و غيبت مكندا برخى شما برخى را، ا دوست همىدارد [658] يكى از شما كه بخورد گوشت برادر خويش را مرده پس ناخوش و دشوار دارد آن را و بترسيد از خداى، بدرستى كه خداى توبه دهنده و توبهپذير است بخشاينده. 13. اى مردمان بدرستى كه ما آفريديم شما را از نرى آدم و ماده حوّاء و كرديم گردانيديم شما را گروهان بزرگ چون جزيمه و بنهگاهها چون كنانه تا يكديگر را باز شناسيد نه فخر كنيد، بدرستى كه گرامينترين شما نزد خداى پرهيزكارترين شماست بدرستى كه خداى داناست آگاه از شما. 14. گفت آن بيابانيان كه گرويديم ما بگوى يا محمّد، نگرويديد شما و ليكن گوييد گردن نهاديم و در نيامدست هنوز گرويدن در دلهاى شما و اگر فرمان بريد خداى را و پيغامبر او را در دين و شريعت، كم نكند و نكاهد شما را از كارهاى شما چيزى بدرستى كه خداى آمرزگار است بخشاينده. [1]. م: «دور را»