55/ 75- 47 47. پس به كدام نيكوييهاى پروردگار خويش به دروغ همىداريد اى آدمى و پرى؟ 48. آن دو بهشت خداوندان شاخههاى درختان. 49. پس به كدام نيكوييهاى پروردگار خويش به دروغ همىداريد اى آدمى و پرى؟ 50. در آن دو بهشت است دو چشمه نسيم و سلسبيل كه همىروند. 51. پس به كدامى نيكوييهاى پروردگار خويش به دروغ همىداريد اى آدمى و پرى؟ 52. در آن دو بهشت است از هر ميوه دوگونه معروف و غريب. 53. پس به كدام نيكوييهاى پروردگار خويش به دروغ همىداريد؟ 54. تكيهكنندگان بر بسترها كه آسترهاى آن بسترها از ديباى سطبر است و ميوه آن دو بهشت نزديك است بر بار نشسته و باز كند. 55. پس به كدام نيكوييهاى پروردگار خويش به دروغ همىداريد؟ 56. در اين نعمتهاى مذكور يا درين اماكن و قصور خواباندگان چشم از كنيزكان كه دوشيزگى نبرد از ايشان را هيچ آدمئ پيش ازيشان و نه هيچ پريئى. 57. پس به كدام نيكوييهاى پروردگار خويش به دروغ همىداريد اى آدمى و پرى؟ 58. همانا كه ايشان كنيزكان ياقوتاند به گونه سرخ و مرواريد خرد به سپيدى. 59. پس به كدام نيكوييهاى پروردگار خويش به دروغ همىداريد؟ 60. نيست پاداشت نيكوكارى در عمل مگر نيكوكارى است در ثواب. 61. پس به كدام نيكوييهاى پروردگار خويش به دروغ همىداريد؟ 62. و از فرود آن [1] ... بهشت [2] .... [680] 63. پس به كدام نيكوييهاى پروردگار خويش به دروغ همىداريد؟ 64. دو بوستان سبز كه از سبزى به سياهى زنند. 65. پس به كدام نيكوييهاى پروردگار خويش به دروغ همىداريد اى آدمى و پرى؟ 66. در آن دو بهشت است دو چشمه نيك بر جوشندگان به آب. 67. پس به كدام نيكوييهاى پروردگار خويش به دروغ همىداريد؟ 68. هست در آن دو بهشت ميوه گوناگون و خرما بنانى و انارى. 69. پس به كدام نيكوييهاى پروردگار خويش به دروغ همىداريد كه نه از خداست؟ 70. در آن بهشتهااند نيكان و گزيدگان خوبان از كنيزكان. 71. پس به كدام نعمتهاى نيكوييهاى پروردگار خويش به دروغ همىداريد اى آدمى و پرى؟ 72. ايشان سياه چشماناند بازداشتهشدگان در خيمهها. 73. پس به كدام نيكوييهاى پروردگار خويش به دروغ همىداريد كه نه از خداست؟ 74. دوشيزگى نبرد از ايشان را هيچ آدمى پيش از ايشان و نه هيچ پريئى. 75. پس به كدام نيكوييهاى پروردگار خويش به دروغ همىداريد اى آدمى و پرى؟ [1]. م: ناخوانا [2]. م: ناخوانا