60/ 7- 2 2. اگر دست يابند مكّيان شما را بر [شما] باشند [700] مر شما را دشمنانى و بگسترانند دراز كنند به سوى شما دستهاى خويش را به ظلم و زبانهاى خويش را به بدى و جفا و دوست داشتند خواستند كه اگر كه كاشكى نمىگرويديد. 3. هرگز سود نكند شما را خويشيهاى شما و نه فرزندان شما در روز رستخيز، جدا همىكند خداى در ميان شما، و خداى به آنچه همىكنيد بيناست. 4. بدرستى كه هست مر شما را پىروى نيكو در كار ابراهيم و آنانى كه بودند با او، چون گفتند مر گروه خويش را: بدرستى كه ما بيزارانيم از شما و از آن چه مىپرستيد آن را از فرود خداى، نگرويديم منكر شديم به خويشى شما و پيدا شد ميان ما و ميان شما دشمنى و ناخواهانى هميشه تا آنگاه كه بگرويد به خداى تنها يگانه مگر آن يك سخن ابراهيم مر پدر خويش را كه گفت هراينه آمرزش خواهم من مر ترا و پادشاهى ندارم خداوندى نكنم مر ترا از عذاب خداى از هيچ چيزى. اى پروردگار ما! بر تو كار باز گذاشتيم و به سوى تو بازگشتيم به دل و به سوى تست بازگشت همه. 5. اى پروردگار ما! مگردان ما را آزمونى مر آنانى را كه نگرويدند و بيامرز ما را اى پروردگار ما، بدرستى كه تو، تو بىهمتايى درستكار و درست گفتار. 6. هراينه هراينه هست و بود مر شما را در ايشان پىروى نيكو مر آنى را كه بود و هست كه اميد مىدارد و مىترسد از خداى و از روز بازپسين، و هر كه برگردد از حق زيان دارد او را، پس از آنكه بدرستى كه خداى او بىنياز است ستوده. 7. شايد كه [701] خداى كه گرداند ميان شما و ميان آنانى كه دشمنى كرديد از ايشان دوستى و خداى تواناست كه سبب سازد كارها را و خداى آمرزگار است بخشاينده مر آن را كه اسلام آورد.