62/ 11- 10 10. پس چون گذارده شود نماز آدينه پس پراكنده شويد در روى زمين و بجوييد از افزونى و نيكويى خداى و ياد كنيد خداى را ياد كردن بسيارى تا مگر شما رستگارى يابيد به ثواب. 11. و چون بينند بازرگانى را يا بازيى بيهوده پراكنده شوند از مسجد به سوى آن و گذارند ترا اى محمّد ايستاده بر منبر. بگو، آنچه هست نزد خدا از ثواب آخرت بهتر است به است از بازى و بيهوده و از بازرگانى، و خداى بهترين روزى دهندگان است. منافقون، مدنى، 11 آيه بسم اللّه الرّحمن الرّحيم 63/ 6- 1 1. چون آيند ترا اى محمّد اين دو رويگان دو دلهگان، گويند ايشان كه گواهى همىدهيم بدرستى كه هراينه فرستاده خداى و خداى همىداند كه تو [707] هراينه فرستاده اويى و خداى گواهى خبر همىدهد كه بدرستى كه دورويان هراينه دروغ گويانند به زبان مىگويند آنچه به دل ندارند. 2. فرا گرفتند سوگندان خويش را سپرى بهانه پس بازگشتند و بازداشتند از راه دين خداى، بدرستى كه ايشان چه بدا چه بد است آنچه بودند كه همىكردند از نفاق. 3. آنت خذلان به سبب اينكه ايشان گرويدند در ظاهر باز نگرويدند در نهان، پس مهر نهاده شد بر دلهاى ايشان پس ايشان در نمىيابند حق را. 4. و چون بينى تو اى محمّد ايشان را، به شگفت آرد ترا تنهاى درست ايشان و اگر سخن گويند فرا شنوى تو سخن ايشان را همانا گوييا كه ايشان چوبهايىاند به بر باز نهاده، همىپندارند از غايت بد دلى هر بانگى و بلايى را بر ايشان فرو مىآيد، ايشان دشمنانند پس بترس با بيم باش از ايشان نفرين كناد نيست گرداناد ايشان را خداى چگونه از كجا و به كدام شبهت بازگردانيده مىشوند؟. 5. و چون گفته شود مر ايشان را كه بياييد تا كه آمرزش خواهد براى شما اين فرستاده خداى بپيچانند سرهاى خويش را از حقد و حسد و بينى تو ايشان را كه همىگردند از حق [روى] مى [گر] دانند و ايشان گردن كشانند. 6. برابر و يكسان است بر ايشان كه آمرزش خواهى تو مر ايشان را براى ايشان يا آمرزش نخواهى تو براى ايشان، هرگز نيامرزد خداى مر ايشان را، بدرستى كه خداى راه نمىنمايد گروه بيرون آيندگان از فرمان.