67/ 19- 6 6. و مر آنانى راست كه نگرويدند به پروردگار خويش عذاب آن دوزخ و چه بد جاى بازگشت. 7. چون انداخته شوند در آن دوزخ، شنوند مر او را نرّستى و او مىجوشد. 8. نزديك باشد كه از هم جدا شود دوزخ يا زبانيه از خشم هر بارى كه انداخته شود در آن دوزخ گروهى، پرسد ازيشان نگهبانان آن دوزخ مالك و اعوان او، ا نيامد شما را آن بيم كننده رسول. 9. گويند ايشان: آرى بدرستى كه آمد ما را بيم كننده پس به دروغ داشتيم و گفتيم فرو نياورد خداى هيچ چيزى، نيستيد شما مگر در گمراهى بزرگ. 10. و گويند [1] آن دوزخيان: اگر بوديمى كه همىشنيديمى يا بدانستيمى به عقل خود نبوديمى امروز در ميان اهل دوزخ. 11. پس اقرار كردند دهند به گناه خويش، پس دورى بادا مر اهل دوزخ را. 12. بدرستى كه آنانى كه همىترسند از پروردگار خويش به ناپيدايى، مر ايشان راست آمرزشى و مزدى بزرگ. 13. و نهان كنيد گفتار خويش را يا خود آشكارا كنيد به آن، بدرستى كه او داناست به خداوند سينهها به آنچه در دلهاست. 14. ا نمىداند نهان و آشكار را آن خدايى كه آفريد او آن را؟ و او باريك بين و نيكوكار است آگاه به همه چيزها. 15. او آنى است كه گردانيد براى شما اين زمين را رام، پس برويد در كنارههاى كوههاى آن و مىخوريد از روزى او و به سوى اوست برانگيختن بازگشتن. 16. ا بىترس شديد از آنى كه هست در آسمان كه فرو [2] ... به شما شما را زمين را [718] پس ناگاه آن زمين مىجنبد. 17. يا بىترس شديد از آن كه هست در آسمان كه فرو فرستد بر شما سنگ بارانى، پس زودا كه دانيد كه چگونه است بيم كردن من. 18. و هراينه هراينه به دروغ داشت آنانى كه بودند از پيش ايشان، پس چگونه بود باشد انكار من و عقوبت من. 19. ا و نديدند نگه نكردند به سوى مرغان كه زبر ايشان ايستادگان به رس پرواز كنندگان و بپرّند و بگيرند پر با خود؟ نگاه نمىدارد ايشان را مگر آن خداى مهربان، بدرستى كه او به هر چيزى بيناست. [1]. م: «گوييد» [2]. م: ناخوانا