78/ 37- 6 6. ا نكرديم نگردانيديم ما اين زمين را بسترى قرارگاهى گسترده. 7. و كوهها را ميخها. 8. و آفريديم شما را گروه گروه جفت جفت گوناگون. 9. و كرديم گردانيديم خواب شما را آسايشى. 10. و كرديم گردانيديم اين شب را پوششى. 11. و كرديم اين روز را زيستگاهى براى خلق. 12. و برآورديم زبر شما هفت آسمان استواران سخت. 13. و كرديم گردانيديم چراغى يعنى آفتاب فروزنده تابان. 14. و فرو آورديم از ميغها آسمانها بادهاى با اعصار آبى فرو ريزان. 15. تا كه بيرون آريم به آن آب باران دانهها و گياهها. 16. و بوستانهاى باغها به هم پيچيدهگان از درختان. 17. بدرستى كه روز جدايى داورى هست نويدگاه خلق. 18. آن روز كه در دميده شود در آن صور اسرافيل، پس همىآييد با جانها در كالبدها گروه گروه. 19. و گشاده شود از هم آسمانها پس باشد و گردد درها مر فرود آمدن ملئكه را. 20. و رانده شود كوهها از جايها پس باشد و گردد مانند آبى. 21. بدرستى كه دوزخ هست گذرگاهى. 22. مر گذرندگان را از اندازه جاى بازگشت. 23. درنگ كنندگان در آن دوزخ حقبههايى. 24. نچشند در آن [1] ... خوابى زخ آب سرد و نه هيچ آشاميدنى. 25. مگر آب گرم و ريم و خون دوزخيان. 26. پاداشتى فرا خورد ايشان. 27. بدرستى كه ايشان بودند كه نمىترسيدند از شمار قيامت. 28. و به دروغ داشتند به نشانهاى ما سخنهاى ما را دروغگوى داشتنى. 29. و هر چيزى را كه مىكردند شمرديمش نوشتيم آن را نبشتنى. 30. پس بچشيد، پس هرگز بيفزاييم شما را مگر شكنجه بر شكنجه. 31. بدرستى كه مر پرهيزكاران راست جاى رستنى. 32. بوستانهاى و انگورهاى. 33. و دختران نار پستانان [744] همزادانى. 34. و جامى از نسيم و رحيق و سلسبيل پراپر مالامال. 35. نشنوند در آن هيچ سخن بيهوده و نه هيچ دروغى. 36. پاداشتى از پروردگار تو دادنى بسنده كافى. 37. پروردگار خداى آسمانهاى هفتگانه و زمين هفتگانه و آنچه هست ميان آن دو خداى مهربان نتوانند فرشتگان آسمان و اهل زمين ازو هيچ سخنى و شفاعتى. [1]. م: ناخوانا