87/ 19- 13 13. باز پس [755] نميرد در آن و نزيد. 14. بدرستى كه رست كسى كه پاكى جست. 15. و ياد كرد نام پروردگار خويش، پس نماز كرد. 16. نه كه مىگزينيد [1] زندگانى نزديكتر. 17. و آن بازپسين، بهتر و پايدارتر. 18. بدرستى كه اين، هراينه در نامههاى پيشين. 19. نامههاى ابراهيم و موسى. غاشيه، مكّى، 26 آيه بسم اللّه الرّحمن الرّحيم 88/ 26- 1 1. ا آمد ترا سخن پوشنده. 2. رويها آن روز ترسان. 3. كار كننده رنجور. 4. درآيد آتشى را گرم و سوزان. 5. داده شود از چشمه گرم. 6. نيست مر ايشان را خوردنئ مگر از خار خشك زهردار. 7. فربه نكند و بىنياز نكند از گرسنگى. 8. رويها آن روز نازان. 9. مر كوشش خويش را پسند كننده. 10. در بهشتى بلند. 11. نشنوى در آن بيهوده. 12. در آن چشمه روان. 13. در آن تختهاى برداشته. 14. و آبدستانها نهاده. 15. و بالشتها به رس نهاده. 16. و شادروانها گسترده. 17. ا پس نمىنگرند به شتران چگونه آفريده شد؟ 18. و به آسمان چگونه برداشته شد؟ 19. و به كوهها چگونه برپا كرده شد؟ [756] 20. و به زمين چگونه گسترده شد؟ 21. پس پند ده كه تو پند دهى. 22. نيستى بر ايشان هرگز گماشته. 23. مگر آن كه برگشت و نگرويد. 24. پس شكنجه كند او را خداى شكنجه بزرگتر. 25. بدرستى كه به ما بازگشت ايشان. 26. بازپس بدرستى كه بر ما شمار ايشان. [1]. م: «مىگزينييد»