به آيندگان به آيندگان: ظاهِرِينَ* اى گروه مر شما راست پادشاهى امروز به آيندگان (و غلبهكنندگان بر بنى اسرائيل) در زمين (مصر) يا قَوْمِ لَكُمُ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ظاهِرِينَ فِي الْأَرْضِ (مؤمن 29) به آيندگان وفره به آيندگان وفره: ظاهِرِينَ پس نيرومند كرديم آنانى را كه گرويدند بر دشمنان ايشان پس گشتند به آيندگان وفره (و دست يابندگان) فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظاهِرِينَ (صف 14) به زاد بر آمده به زاد بر آمده: شَيْخاً بدرستى كه مرو راست پدرى پيرى (به زاد برآمده دل او طاقت فراق او ندارد) بزرگ (قدر ياسنّ) إِنَّ لَهُ أَباً شَيْخاً كَبِيراً (يوسف 78) زاد در لغت به معنى سن و سال است و به زاد برآمده برابر پير و پر سنّ و سال. واژه داد هم به همين معنى در متون فارسى آمده است و در تعبير به داد رسيده در معنى به سن بلوغ رسيده، به جاى رسيده، به كارفته است: «در هر سال روزى است كه اين رود نيل بشورد ... تا دخترى بكر به داد رسيده به انواع زر و زيور آراسته را، دراندازيم اين آب بيارامد» (آداب الحرب و الشجاعة، ص 382) «گفت كه خداى مىگويد كه آن ماده گاوى است نه بزاد برآمده و نه سختتر و تازه» (ترجمه و قصههان قرآن، ص 12) گفتند اى عزيز او را پدرى است پير بزاد برآمده» (ترجمه و قصههاى قرآن، ص 413) «و پدر ما پيرى است بزاد برآمده» (ترجمه و قصههاى قرآن، ص 778) و من پيرى بزاد درآمده و زن من نازاينده (كشف الاسرار، ج 6، ص 10)