responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : دهم هجرى - ترجمه لفظى - متون كهن    جلد : 1  صفحه : 556


و پاداشت داد ايشان را گشادى نزديك وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً قَرِيباً (فتح 18)
پايندان‌
پايندان: زَعِيمٌ و من به آن پدرفتارم پايندانم وَ أَنَا بِهِ زَعِيمٌ (يوسف 72) پايندان در لغت به معنى كسى است كه ضمانت و تعهد پرداخت مالى را بر گردن گيرد يا مسئوليت به انجام رساندن كارى را بپذيرد، اين واژه در برابر زعيم و كفيل و حافظ و واژه‌هايى كه اين بار معنايى را داشته باشد آمده است، اين واژه در نوشته‌هاى حوزه‌هاى گوناگون زبان فارسى به كار رفته است و به يك حوزه زبانى ويژه تعلق ندارد.
«هر كه بيارد آنرا اشتروارى غله باشم من بدان پايندان» (ترجمه تفسير طبرى، ص 752) «بپرس از ايشان كدام از ايشان‌اند بدان پايندان» (ترجمه تفسير طبرى، ص 1917) «او هر كه برگردد از طاعت خداى و پيغامبر، نه فرستاديم ترا بريشان بر، نگاه‌وانى و پايندانى» (تفسير شنقشى، ص 120).
گفت بس كن كه من اين را به ازين شرح كنم من دهان بستم، كو آمد و پايندان شد

(كليات شمس، ج 2، ص 137) براى نمونه‌هاى بيشتر-: ترجمه تفسير طبرى، ص 877؛ تفسير شنقشى، ص 127 و 156؛ ترجمه و قصه‌هاى قرآن، ص 412؛ ترك الاطناب فى شرح الشهاب، ص 27؛ بحر الفوائد، ص 458؛ داستان‌هاى بيد پاى، ص 458؛ سمك عيار، ج 1، ص 245.
تاسه‌
تاسه: سَكْرَةُ (و انگار كه) آمد (آورد مستى) تاسه (سختى) مرگ به راست و درست (را) وَ جاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ (ق 19) واژه تاسه در كاربردهايى كه از آن در دست داريم بيشتر به معنى غم و اندوه و بى‌تابى و بى‌قرارى و سختى و تب و تاب است و ظاهرا از مصدر تاسيدن و تسيدن است.

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : دهم هجرى - ترجمه لفظى - متون كهن    جلد : 1  صفحه : 556
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست