«تا ويرا آن وام توى بر توى كند» (كشف الاسرار، ج 1، ص 656) «و اللّه مىافزايد توى بر توى او را كه خواهد» (كشف الاسرار، ج 1، ص 711) «دو توى از عذاب اين جهانى و دو توى از عذاب آن جهانى» (كشف الاسرار، ج 5، ص 587) چراغ بره چون چراغ بره: كَمِشْكاةٍ خداى رهنماى (اهل) آسمانهاست و زمين داستان نور چون چراغ برهايست اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ (نور. 35) واژه چراغ بره يا چراغ واره و چراغ وره از دو بخش چراغ+ واره است واره به معنى جا و جايگاه است از اين روى چراغواره به معنى ظرف و جايى است كه چراغ را در آن مىنهند و روشن مىكنند: «داستان روشنايى وى همچون چراغواره است در وى چراغ است» (قرآن 999، آستان قدس، نور 31) هر شب قدر جاه تو روح امين نظاره كرد اين شش و سه قرابه را ديد چراغوارهاى
(ديوان سيف اسفرنگ، ص 595) «تو چراغى را تا چراغورهيى نمىباشد و زير دامنهاش نمىدارى سلامت از در خانه تا به در مسجد نمىتوانى بردن» (معارف بهاء ولد، ج 1، ص 41) پسوند- واره در واژههايى چون اندخسواره (- اندخس+ واره) و چغزواره (- چغز+ واره) (هداية المتعلمين، ص 566) ديده مىشود: ز خشم اين كهن گرگ ژكاره ندارم جز درت اندخسواره
(شاعران بىديوان، ص 489) چربروده چربرودهها: الْحَوايا مگر آنچه برداشت پشتهاى آن دو يا چربرودهها إِلَّا ما حَمَلَتْ ظُهُورُهُما أَوِ الْحَوايا (انعام 146) در تفسير شنقشى در ترجمه همين آيه مىخوانيم: «بريشان حرام كرديم او از گاوان و از