responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : دهم هجرى - ترجمه لفظى - متون كهن    جلد : 1  صفحه : 568


سر راهى كه همان لقيط باشد و پسرخوانده، هم چنان كه سندره هم در متون فارسى به همين معنى سند به كار رفته است.-: (تفسير قرآن مجيد (كمبريج) ج 2، ص 457 و شاعران بى‌ديوان، ص 326) در برخى از ترجمه‌هاى قرآن در برابر زنيم واژه سند را آورده‌اند.
«سخت دلى [فراخ شكمى، بسيار خوارى‌] پس اين همه [معروف به بدى و او] سند است» (ترجمه و قصه‌هاى قرآن، ص 1231) «تا نباشد فر مؤمنان تنگى او بزه‌يى اندر به زنى كردن سندانشان كه به فرزندى پذيرفته باشند» (ترجمه قرآن موزه پارس، ص 164) واژه سندان در اين برگردان در برابر ادعياء آمده است.
شناسند يكسر همه هند و سند كه هستى تو در گوهر خويش سند

(گرشاسب‌نامه، ص 115)
سپه را بر آيين نوشين روان همى‌راند اين سند تيره‌روان‌

(شاهنامه، ج 9، ص 20) براى نمونه‌هاى بيشتر-: شاعران بى‌ديوان، ص 223 و 227؛ گرشاسب‌نامه، ص 196.
شتالنگ‌
دو شتالنگ: الْكَعْبَيْنِ و دست كشيد به سرهاى خويش و پايهاى خويش تا دو شتالنگ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ (مائده 6) شتالنگ يا اشتالنگ در برابر كعب به كار رفته است و آن استخوانى است در غوزك (قوزك) پا يا زير زانو كه بندگاه ساق و ران است، كه بژول يا پژول و بجول هم گفته‌اند و اين همان تكه استخوانى است كه در قاب‌بازى به عنوان مهره از آن استفاده مى‌كنند. واژه بجل و بجل‌بازى در معنى قاب و قاب‌بازى و كعب باختن هنوز در خراسان به كار مى‌رود.
«موسى گفت: اى زمين بگيرش، زمين پاى او بگرفت تا شتالنگ» (تاريخ بلعمى، ص 487 «موسى را ده ارش بالا بود و عصا ده ارش بود و ده ارش برجست به هوا بر، و عصا بر عوج بزد به زير شتالنگ» (تاريخ بلعمى، ص 496)

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : دهم هجرى - ترجمه لفظى - متون كهن    جلد : 1  صفحه : 568
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست