3/ 154- 149 149. اى آنانى كه گرويدند! اگر فرمان بريد آنانى را كه نگرويدند، گردانند شما را بر پاشنههاى شما پس برگرديد زيانكاران. 150. نه كه خداى دوست شماست و او بهترين يارى كنندگان. 151. زود اندازيم در دلهاى آنانى كه نگرويدند بيم و هراس به آنچه انباز آوردند به خداى آنچه را كه فرو نياورد بدان حجّتى و جاى پناه ايشان آتش است. و بدا جاى باشش ستمكاران. 152. و هراينه راست كرد شما را خداى نويد خود را، [83] چون مىكشيد ايشان را به دستورى او تا چون بد دل شديد و پيكار كرديد در كار و نافرمانى كرديد از پس آنچه نمود شما را آنچه دوست مىداريد. از شما آن كه مىخواهد اين جهان را و از شما آن كه مىخواهد آن جهان را باز پس گردانيد شما را ازيشان تا آزمايد شما را و بدرستى كه درگذرانيد از شما و خداى خداوند افزونى بر گروندگان. 153. چون بالا بر مىشديد و نمىنگرستيد بر كسى و فرستاده مىخواند شما را در پس شما، پس پاداشت داد شما را اندوهى به اندوهى تا نه اندوهگين شويد بر آنچه بشد از شما و نه آنچه رسيد شما را و خداى آگاه است به آنچه مىكنيد. 154. باز پس فرود آورد بر شما از پس اندوه بىترسى غنويدنى فرو مىگيرد گروهى را از شما و گروهى بدرستى كه اندوهگين كرد ايشان را تنهاى ايشان، گمان مىبرند به خداى نه راست گمان نادانى. مىگويند: هست ما را از كار از چيزى؟ بگوى: بدرستى كه كار همه آن مر خدا را، نهان مىدارند در دلهاى خويش آنچه را كه آشكار نمىكنند مر ترا. مىگويند: اگر بودى ما را از كار چيزى نه كشته شديمى اينجا. [84] بگوى اگر بوديدى در خانههاى خويش هراينه بيرون آمدى آنانى كه نوشته شد بر ايشان كشتن، به جايهاى افتادن ايشان و تا آزمايد خداى آنچه در سينههاى شما و تا پاك كند آنچه در دلهاى شما و خداى دانا به خداوند سينهها.