3/ 161- 155 155. بدرستى كه آنانى كه برگشتند از شما روز كه فراهم رسيد دو انبوهى، بدرستى كه بلغزانيد ايشان را ديو به برخى آنچه ورزيدند و بدرستى كه درگذرانيد خداى ازيشان، بدرستى كه خداى آمرزگار است بردبار. 156. اى آنانى كه گرويديد! مباشيد همچو آنانى كه نگرويدند و گفتند مر برادران خويش را، چون روند در زمين يا باشند غازيان اگر بودندى نزد ما نمردندى و نه كشته شدندى تا گرداند خداى آنت را ارمانى در دلهاى ايشان، و خداى زياند و ميراند و خداى به آنچه مىكنيد بينا. 157. و اگر كشته شويد در راه خداى يا ميريد هراينه آمرزشى از خداى و بخشايشى بهتر از آنچه گرد مىكنند. 158. و اگر ميريد يا كشته شويد هراينه به خداى گرد آورده شويد. 159. پس به بخشايشى [85] از خداى نرم خو شدى مر ايشان را. و اگر بودى زفت خوى درشت دل هراينه پراكنده شدندى از گرد تو پس درگذران ازيشان و آمرزش خواه براى ايشان و كنكاج كن با ايشان در كار. پس چون دل بنهادى پس كار باز گذار بر خداى. بدرستى كه خداى دوست مىدارد كار بازگذارندگان را. 160. اگر يارى دهد شما را خداى پس نه [1] آينده مر شما را، و اگر فرو گذارد شما را پس كيست آنى كه يارى دهد شما را از پس او و بر خداى پس كار باز گذاردا گروندگان. 161. و نبود مر پيغامبرى را كه دزدد. و هر كه دزديد، آيد به آنچه دزديد روز رستخيز، باز رسانيده شود هر تنى آنچه ورزيد و ايشان ستم كرده نشوند. [1]. م: «به»