responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : دهم هجرى - ترجمه لفظى - متون كهن    جلد : 1  صفحه : 573


كرجفو
كرجفو: السَّلْوى‌ و فرو آورديم بر شما ترنگبين را ورتيج (و سمانى) را، (كرجفو) وَ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى‌ (بقره 57) در برابر واژه سلوى در ترجمه‌هاى قرآن چندين و چند واژه را آورده‌اند كه از آن ميان كرجفو را مى‌توان آورد به معنى تيهو و سماند و سمانى.
«و بفرستاديم بر شما ترنگبين و كرجفوى بريان» (ترجمه و قصه‌هاى قرآن، ص 10)
چه نسبت بود دشمنت را به تو تويى شاهباز و عدو كرجفو

(شاعران بى‌ديوان، ص 319) براى ديدن برابرهاى بيشتر اين واژه-: فرهنگ‌نامه قرآنى ذيل واژه سلوى.
گستى‌
گستى: الْمُنْكَرَ بشناسى و بدانى در رويهاى آنانى كه نگرويدند ناشناختگئ (دشوارى و گستى) تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ (حج 72) واژه گست يا گشت به معنى بد و زشت و زشت‌روى و ترش‌روى و ناخوشايند و ناسزاوار و تيره و سياه در نوشته‌هاى فارسى فراوان به كار رفته است.
كنون بنده‌يى ناسزاوار و گست بيامد به تخت كيان برنشست‌

(شاهنامه، ج 9، ص 79)
چه عاشق باشد اندر عشق چه مست كجا بر چشم او نيكو بود گست‌

(ويس و رامين، ص 118) «بشناسى در رويهاى آنها كه كافر شدند و دشوارى و گستى» (ترجمه و قصه‌هاى قرآن، ص 674)
آن كس كه اسير تنگدستى باشد ميلش همه سوى مى‌پرستى باشد

گر باده خورد ازو نه گستى باشد كاسايش مفلسان ز مستى باشد

(ديوان عبد الواسع جبلى، ص 669)-: سيمرغ، نشريه بنياد شاهنامه فردوسى، شماره 1، ص 52.

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : دهم هجرى - ترجمه لفظى - متون كهن    جلد : 1  صفحه : 573
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست