responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : دهم هجرى - ترجمه لفظى - متون كهن    جلد : 1  صفحه : 576


منج‌
منج: النَّحْلِ و پيغام داد پروردگارت به منج كه بساز از كوهها خانه‌ها وَ أَوْحى‌ رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً (نحل 68) منج به معنى زنبور و زنبور عسل است كه در نوشته‌هاى فارسى فراوان آمده است:
«گفت وحى فرستاد خداى سوى منج انگبين» (ترجمه تفسير طبرى، ص 690) «و الهام داد خداوند تو سوى منج» (ترجمه تفسير طبرى، ص 873)
همچو منج انگبين در كنج بودم منزوى چون گلى ديدم برافراز شجر بازآمدم‌

(سيف فرغانى، ص 151)
درين نه طشت خوان در گفت و گويى بماندى همچو منجى در سبويى‌

(اسرارنامه، ص 137)
شاخ وصلم گر به برآيد چنين منج نيكوتر بود در انگبين‌

(منطق الطّير، ص 204)
نرّست‌
نرّستى: زَفِيرٌ مر ايشان راست در آن نرّستى (چون اول بانگ خر) لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ (انبياء 100) واژه نرّست در اين ترجمه تفسير در برابر لغت زفير و شهيق و حسيس نهاده شده است از مصدر نرّيدن است كه در نوشته‌هاى فارسى به كار رفته است.
«ميغ فرا نرّيدن آمد و رمه فرا رميدن آمد و ... صفورا از درد زه فاناليدن آمد» (ترجمه و قصه‌هاى قرآن، ص 798) «خالد آن بشنيد خود را در آن باغ او گند ... چون شير غران مى‌نرّيد» (ترجمه و قصه‌هاى قرآن، ص 1096) «چون بگرفت شان زلزله و اخگلا و نرّست و هرّست عذاب مرگ» (تفسير شنقشى، ص 197) «ايشان را بود دران دوزخ نرّستى چون اول بانگ حميد» (ترجمه و قصه‌هاى قرآن، ص 652)

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : دهم هجرى - ترجمه لفظى - متون كهن    جلد : 1  صفحه : 576
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست