responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : دهم هجرى - ترجمه لفظى - متون كهن    جلد : 1  صفحه : 584


«مانند آبى كه در رودكده بماند از باران تابستانى» (داستان‌هاى بيدپاى، ص 164) «باتفاق شبى اين شبان گوسپندان را در رودكده‌اى بداشته بود» (قابوس‌نامه، ص 164)
آن رودكده كه جاى آب است از سيل نگر كه چون خراب است‌

(ليلى و مجنون، ص 152)
جاى باشش‌
جاى باشش: مَثْوَى بدا جاى باشش بزرگ‌منشان فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ (نحل. 29) باشش از مصدر باشيدن به معنى ماندن و جاى گرفتن و آرام گرفتن و قرار يافتن در جايى است. اين واژه معمولا در همه حوزه‌هاى زبانى كاربرد ندارد.
«آخر اگر وجود با ايجاد نيارامد چگونه در وجود آيد و چگونه با او آسيب دارد آخر باشش وجود با ايجاد نبود با چه خواهد بود؟» (معارف بهاء ولد، ج 1، ص 128) جاى باش و جاى باشش در ترجمه‌هاى قرآن مكرّر در برابر مثوى آمده است-: فرهنگنامه قرآنى، واژه مثوى و مأوا.
جاى باش اين دل از خان و مان افتاده را طاق ابروى تو هست از طارم و كاشانه نيست‌

(ديوان سيف اسفرنگ، ص 613)
در قدح آباد درويش است جاى باش تو روى از ايوان بگردان و كم كاشنه گير

(ديوان سيف اسفرنگ، ص 631)-: تفسير نسفى، ص 128 و 901؛ تكملة الاصناف، ص 448؛ مقاصد اللغة، ص 171؛ تاج الاسامى.
ص 577؛ صراح اللغة، ج 2، ص 373 و 382.
رهنمايش‌
رهنمايشى: هُدىً رهنمايشى (و بيانى) و بخشايشى مر نيكوكاران را (يعنى مؤمنان) هُدىً وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنِينَ (لقمان 3)

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : دهم هجرى - ترجمه لفظى - متون كهن    جلد : 1  صفحه : 584
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست