3/ 179- 171 171. شادى مىكنند به نيكوداشتى از خداى و افزونى و كه خداى نيست نكند مزد گروندگان را. 172. آنانى كه پاسخ كردند مر خداى را و فرستاده، از پس آنچه رسيد ايشان را ريش، مر آنانى را كه نيكويى كردند از ايشان و پرهيزكارى كردند مزدى بزرگ. 173. آنانى كه گفت مر ايشان را مردمان: بدرستى كه مردمان لشكر فراهم كردند شما را، پس ترسيد ازيشان پس افزود ايشان را گرويدنى و گفتند بسنده ما خداى و نيككار ساز. 174. پس بازگشتند به نيكوداشتى از خداى و افزونى نبسود ايشان را بدى و پىروى كردند خشنودئ خداى را و خداى خداوند افزونى بزرگ. 175. بدرستى كه آنتان ديو مىترساند دوستان خويش را، پس مترسيد ازيشان و ترسيد از من اگر هستيد گروندگان. 176. و اندوهگن مكناد ترا آنانى كه مىشتابند در ناگرويدگى، بدرستى كه ايشان هرگز زيان نكند خداى را چيزى. مىخواهد خداى كه گرداند ايشان را بهره در آن جهان و مر ايشان را عذابى بزرگ. 177. بدرستى كه آنانى كه خريدند ناگرويدن به گرويدن، [88] هرگز زيان نكند خداى چيزى و مر ايشان را عذابى دردناك. 178. و مپندار آنانى را كه نگرويدند بدرستى كه آنچه فرا مىگذاريم مر ايشان را بهتر است مر تنهاى ايشان را. بدرستى كه فرو مىگذاريم ايشان را تا افزايند بزه و مر ايشان را عذابى خواركننده. 179. نبود خداى گذارد گروندگان بر آنچه شما بر آن تا جدا كند پليد را از پاك و نبود خداى تا ديدهور كند شما را بر ناپيدايى و لكن خداى برگزيند از فرستادگانش آنى را كه خواهد پس گرويد به خداى و فرستادگان او. و اگر گرويد و پرهيزيد پس مر شما را مزدى بزرگ.