3/ 187- 180 180. و مپندار آنانى را كه نمىدهند به آنچه داد ايشان را خداى از افزونى، آن بهتر مر ايشان را. نه كه آن بتر است مر ايشان را. زودا كه در گردن انداخته شوند آنچه را كه ندادند بدان روز رستخيز. و مر خداى راست مرده ماند آسمانها و زمين و خداى به آنچه مىكنيد آگاه است. 181. هراينه شنويد خداى گفتار آنانى را كه گفتند بدرستى كه خداى نيازمند است و ما بىنياز توييم. زودا كه نويسيم آنچه گفتند و كشش ايشان را پيغامبران را به ناسزا و گوييم چشيد عذاب سوزان. 182. آنت [89] به آنچه پيش فرستاد دستهاى شما و كه خداى نيست هراينه ستمكار مر بندگان را. 183. آنانى كه گفتند بدرستى كه خداى پيمان كرد به ما كه نگرويم مر فرستاده را تا آيد ما را به قربانى، خورد آن را آتش. بگوى: بدرستى كه آمد شما را فرستادگانى از پيش من به روشنان و به آن كه گفتيد پس چرا كشتيد ايشان را اگر هستيد راستگويان. 184. پس اگر دروغ دارند ترا، پس بدرستى به دروغ داشته شد فرستاده شدگان از پيشت، آمدند به روشنان و نوشتهها و نامه روشن. 185. هر تنى چشنده مرگ و بدرستى كه داده شويد مزدهاى خويش را روز رستخيز پس هر كه دور كرده شود از آتش و در آورده شود بهشت پس هراينه پيروز شد و نيست زندگانى فروتر مگر برخوردارئ فريفت. 186. هراينه آزموده شويد در خواستههاى شما و تنهاى شما و هراينه شنويد از آنانى كه داده شدند نامه را از پيش شما و از آنانى كه انباز آوردند آزارى بسيار و اگر شكيبايى [كنيد] و پرهيزيد پس بدرستى كه آنت از استوارى كارها. 187. و چون گرفت خداى پيمان استوار [90] آنانى كه داده شدند نامه، هراينه روشن كنيد براى مردمان و نپوشيد آن را. پس انداختند آن را پس پشتهاى خويش و خريدند بدان بهاى اندك، پس بدانچه مىخرند.