2/ 60- 54 54. و چون كه گفت موسى مر گروه خويش را اى گروه من بدرستى كه شما ستم كرديد تنهاى خويش خويشتن را به سبب فرا گرفتن شما گوساله را به خدايى پس اكنون بازگرديد به دل به سوى آفريدگار شما پس كشيد تنهاى خويش خويشتن را آنتان توبه و قتل بهترست مر شما را نزد آفريدگار شما پس بازگشت توبه داد بر شما به قبول توبه بدرستى كه او، اوست كه توبهپذيرست [1] توبه ده بخشايشگر است به عفو گناه. 55. و چون كه گفتيد اى موسى هرگز كه باور نداريم ترا تا كه بينيم ما خداى را ديدن آشكار پس در گرفت شما را آتشه و سوختيد و شما مىنگريديد بدان آتشه. 56. باز پس زنده كرديم شما را [10] از پس مرگ شما بسوختن تا مگر كه شما سپاس دارى كنيد بر نعمت زنده كردن. 57. و سايهبان كرديم در آن تيه بر زبر شما ابر را و فرو آورديم بر شما ترنگبين را ورتيج و سمانى را كرجفو و گفتيم كه خوريد از پاكيزههاى حلالها لذيذهاى آنچه را كه روزى كرديم شما را آن را و نه ستم كردند ما را و لكن جز آنكه بودند تنهاى خويش خويشتن را ستم مىكردند. 58. و چون كه گفتيم بعد از آن تيه كه درآييد اين ده اريحا را پس مىخوريد از نعمت آن ده هر جا كه خواهيد خوردن فراخ بىتنگى و درآييد آن در دروازه را سر فرو داشتگان و گوييد فرو نهادنى از ما مسئالتنا حطّة آمرزيم ما گناهان ما را شما را گناهان شما را و هراينه افزاييم نيكوكاران ثواب اضعاف. 59. پس به جاى آن آورد آنانى كه ستم كردند بر خويشتن گفتارى را جز آنى كه آن گفتارى گفته شد شده بود مر ايشان را گفتند حنطة سمقاثا اى حمراء پس فرو آورديم بر آنانى ستم كردند عذابى از آسمان طاعونى چنانكه در يك ساعت هفتاد هزا [ر] هلاك شدند به سبب آنچه بودند كه بيرون مىشدند از فرمان خداى. 60. و چون كه آب خواست موسى براى مر گروه خويش را پس گفتيم كه بزن به عصاى چوب دست خويش آن سنگ را پس روان شد به بسيارى شاريد از آن سنگ دو ده دوازده چشمه آب بدرستى كه دانست هر مردى سبطى [2] آب خور خويش را گفتيم كه مىخوريد منّ و سلوى و مىآشاميد آب چشمهها اين همه از روزى خداى و بسيار تباهى مكنيد در زمين تباهكاران. [1]. م: «توبه پذيدست» [2]. م: «سبقى»