4/ 70- 61 61. و چون گفته شود مر ايشان را بياييد به آنچه فرو آورد خداى و به پيغامبر، بينى دو رويگان را روى مىگردانند از تو روى گرداندنى. 62. پس چگونه چون رسد ايشان را رسنده به آنچه پيش فرستاد دستهاى ايشان؟ باز پس آيند ترا سوگند همىخورند به خداى نخواستيم مگر نيكويى و درخور كردنى. 63. اينان آنانىاند كه مىداند خداى آنچه در دلهاى ايشان است، پس روى گردان از ايشان و پند ده ايشان را و بگوى مر ايشان را در تن ايشان گفتارى در رسنده. 64. و نفرستاديم از فرستاده مگر تا فرمان برده شود به فرمان خداى، و اگر كه ايشان آنگاه كه ستم كردند تنهاى خويش را، آمدندى ترا پس آمرزش خواستندى از خداى و آمرزش خواستى براى ايشان را فرستاده، هراينه يافتندى خداى را توبهپذير بخشايشگر. 65. پس نى به خدايت نگروند تا داور كنند ترا در آنچه درآميخت در ميان ايشان. باز پس نيابند در دلهاى خويش تنگىاى از آنچه گذاردى و تن دهند تن دادنى. 66. و اگر كه ما نوشتيمى بر ايشان كه بكشيد تنهاى خويش را يا بيرون شويد از سراهاى خويش، نكردندى آن را مگر اندكى از ايشان. و اگر كه ايشان كردندى آنچه پند داده شوند به آن، هراينه بودى بهتر مر ايشان را و سختر [107] استوار داشتن. 67. و آنگاه هراينه داديمى ايشان را از نزد ما مزدى بزرگ. 68. و هراينه نموديمى ايشان را راهى را راست. 69. و هر كه فرمان برد خداى را و فرستاده را، پس اينان با آنانىاند كه نيكويى كرد خداى بر ايشان از پيغامبران و راست ... و شهيدان و شايستگان و نيكا اينان ياران. 70. آنت افزونى از خداى و بسنده است به خداى دانا.