5/ 17- 12 12. و هراينه گرفت خداى پيمان پسران يعقوب را و فرستاديم ازيشان دوازده [1] نگهبان، و گفت خداى: بدرستى كه من با شما. هراينه اگر به پاى داريد نماز را و دهيد حق درويشان را و گرويد به فرستادگان من و بزرگ داريد ايشان را و وام دهيد خداى او را وامى نيكو هراينه بپوشانم از شما گناهان شما را و هراينه درآرم شما را بوستانهايى همى رود از زير آن جويها، پس هر كه نگرود پس آنت از شما پس هراينه گمراه شد راستى راه. 13. پس به شكستن ايشان پيمان خويش را دور كرديم ايشان را و گردانيديم دلهاى ايشان را سخت. مىگردانند سخنها از جايگاههاى آن و فراموش كردند بهره [132] از آنچه پند داده شدند به آن و همواره تو ديدهور شوى بر كژئ ازيشان مگر اندكى ازيشان، پس درگذار ازيشان و به روى ميار بدرستى كه خداى دوست دارد نيكوكاران را. 14. و از آنانى كه گفتند بدرستى كه ما ترسايانيم، گرفتيم پيمان ايشان را، پس فراموش كردند بهره از آنچه پند داده شدند به آن، پس برانگيختيم ميان ايشان دشمنى آشكارا و دشمنى نهان تا روز رستخيز. و زود آگاهاند ايشان را خداى به آنچه بودند كه همىكردند. 15. اى خداوندان نامه! بدرستى كه آمد شما را فرستاده ما، پديد كند براى شما بسيار از آنچه بوديد كه پنهان همى داشتيد از نامه و همىگذارد از بسيارى. بدرستى كه آمد شما را از خداى روشنايى و نامه هويدا. 16. راه نمايد به آن خداى آنى كه پىروى كرد خشنودئ او را راههاى رستگارى و بيرون آرد ايشان را از تاريكيها به روشنايى به دستورى خويش و راه نمايد ايشان را به راهى راست. 17. هراينه نگرويد آنانى كه گفتند: بدرستى كه خداى او عيسى پسر مريم. بگوى: پس كه تواند از خداى چيزى اگر خواهد كه نيست كند عيسى را پسر مريم و مادرش را و آنى را كه در زمين همه؟ و مر خداى راست پادشاهئ [133] آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو آفريند آنچه خواهد و خداى بر هر چيزى توانا. [1]. م: «داوزده»